گفتگو

آیا تسلط به همه زبان ها ویژگی امامت است

امام بشریت، عالمترین بشریت است.. از جمله جنبه های علمف علم بر زبان هاست..

حجت های الهی نه فقط زبان ها و لهجه ها و گویش ها را متوجه می شدند که زبان دیگر موجودات را نیز به اذن خدا می دانستند.. کافیست به قرآن رجوع کنیم و ببینیم که یعقوب که یکی از انبیای خداوند و بهدو در مقام امامان معصوم از او بالاتر بوده اند چطور با گرگ سخن می کند و از زبانش شهادت می گیرد که یوسف را ندریده است.. و یا سلیمان نبی چطور سخنان مور و موریانگان را می شنود و می فهمد.. یا چطور از هدهد خبر می گیرد و سخن می کند.. امام چند زبان نمی فهمد.. بلکه خداوند است که علیم بذات الصدور است چه رسد به اینکه علیم بذات الألسن باشد!! خداوند می فهمد آن فارس.. یا ترک.. یا کرد.. یا فرنگی یا هندو یا افغان یا ازبک یا روس یا آذر به امام معصوم چه گفت و آن علم را به آن امام انتقال می دهد.. و آن امام کلام آن افراد با زبانهای گوناگون را متوجه می شود. اما اینکه ما چطور بدانیم، کافیست واکنش آن مدعی نسبت به  زبانهای مختلف را بدانیم. دو مثال می زنم که چونان مثال قیاس بین الله و ابلیس باشد. یکی همانند امام کاظم ما که وقتی یکی از ایرانی ها به خدمتش رسید و با آنحضرت فارسی حرف زد، امام فارسی پاسخش را داد.. راوی خود شاهد مکالمه بین الطرفین بود بگونه ای که هردو سخن همدیگر را متوجه می شدند.

ودیگری همانند احمد دجال که قادر نیست زبان مادری اش را هم بخوبی حرف بزند و در همان عربیت اش عاجز است؛ چه رسد به دیگر زبان ها!!

یادم هست یک زمانی این مدعی رو آوردند  به مسنجر پالتاک تا حرف بزند.. بنده نیز حضور داشتم در آن جمع.. این مدعی بیسواد و الکن بعد یه ربع.. بیست دقیقه حرف زدن که توأم با کلی تپق و غلط و خطا بود، نوبت به انصارش رسید که اعلان بیعت کنند..

وقتی نوبت به یکی از اهالی کشور مالزی(فکر کنم) رسید که اعلان بیعت کند، بنده خدا با جان کندن عربی حرف زد تا این مدعی بی سواد بفهمد آن مالایی دارد اعلان بیعت می کند.. چون مالایی نمی فهمید.

چندین روایت داریم در این مورد که لزوم تکلم بر تمامی زبان ها توسط حجت های خدا اثبات شده توجه کنید

معانی الاخبار، النص، ص: ۱۰۵

 حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ هَارُونَ الْعَبْسِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا کَثِیرُ بْنُ عَیَّاشٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ الْبَاقِرَ ع بِمَ یُعْرَفُ الْإِمَامُ قَالَ بِخِصَالٍ أَوَّلُهَا نَصٌّ مِنَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَیْهِ وَ نَصْبُهُ عَلَماً لِلنَّاسِ حَتَّى یَکُونَ عَلَیْهِمْ حُجَّهً لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَصَبَ عَلِیّاً ع وَ عَرَّفَهُ النَّاسَ بِاسْمِهِ وَ عَیْنِهِ وَ کَذَلِکَ الْأَئِمَّهُ ع یَنْصِبُ الْأَوَّلُ الثَّانِیَ وَ أَنْ یُسْأَلَ فَیُجِیبَ وَ أَنْ یُسْکَتَ عَنْهُ فَیَبْتَدِئَ وَ یُخْبِرَ النَّاسَ بِمَا یَکُونُ فِی غَدٍ وَ یُکَلِّمَ النَّاسَ بِکُلِ لِسَانٍ وَ لُغَهٍ.

ترجمه

أبو الجارود گوید: از امام باقر پرسیدم امام با چه نشانهاى شناخته مىگردد؟ فرمود: با چند خصلت که در اوست و نخستین آنها تصریح از جانب خداوند تبارک و تعالى بر امامت او، نشانهاى است بر مردم که حجّت خدا برایشان باشد، چون پیامبر صلى اللَّه علیه و آله که على علیه السلام را به امامتمنصوب نمود، با بردن نام او و تعیین وى، او را به مردم شناساند، و همچنین ائمه که هر یک امام بعدى، را منصوب مىنماید، نشانه دیگر آن است که هر چیز از او پرسیده شود فوراً پاسخ میدهد، و اگر در محضرش سکوت کنند او آغاز سخن نموده، و مردم را از آنچه فردا پیش آید آگاه میسازد، و نشانه دیگر آنکه به هر لهجه و لغت و زبانى با مردم به گفتگو میپردازد.

الخرائج و الجرائح، ج۱ ،ص: ۳۵۳

۵  – قَالَ الرِّضَا ع : فَاعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ بِإِمَامٍ بَعْدَ مُحَمَّدٍ إِلَّا مَنْ قَامَ بِمَا قَامَ بِهِ مُحَمَّدٌ حِینَ یُفْضَى الْأَمْرُ إِلَیْهِ وَ لَا تَصْلُحُ الْإِمَامَهُ إِلَّا لِمَنْ حَاجَّ الْأُمَمَ بِالْبَرَاهِینِ لِلْإِمَامَهِ فَقَالَ رَأْسُ الْجَالُوتِ وَ مَا هَذَا الدَّلِیلُ عَلَى الْإِمَامِ ؟ قَالَ أَنْ یَکُونَ عَالِماً بِالتَّوْرَاهِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ فَیُحَاجَّ أَهْلَ التَّوْرَاهِ بِتَوْرَاتِهِمْ وَ أَهْلَالْإِنْجِیلِ بِإِنْجِیلِهِمْ وَ أَهْلَ الْقُرْآنِ بِقُرْآنِهِمْ وَ أَنْ یَکُونَ عَالِماً بِجَمِیعِ اللُّغَاتِ حَتَّى لَا یَخْفَى عَلَیْهِ لِسَانٌ وَاحِدٌ فَیُحَاجَّ کُلَّ قَوْمٍ بِلُغَتِهِمْ ثُمَّ یَکُونَ مَعَ هَذِهِ الْخِصَالِ تَقِیّاً نَقِیّاً مِنْ کُلِّ دَنَسٍ طَاهِراً مِنْ کُلِّ عَیْبٍ عَادِلًا مُنْصِفاً حَکِیماً رَءُوفاً رَحِیماً حَلِیماً غَفُوراً عَطُوفاً صَدُوقاً بَارّاً مُشْفِقاً أَمِیناً مَأْمُوناً رَاتِقاً فَاتِقا .

ترجمه

بعد فرمود: بعد از پیامبر کسى امام است که قیام کند به آنچه پیامبر به آن قیام کرده است و بتواند کارهاى او را انجام دهد. و امامتش را با دلایل و براهین، ثابت کند.رأس الجالوت گفت: دلایل امامت چیست؟فرمود: اینکه امام، به تورات، انجیل، زبور و قرآن، احاطه داشته باشد و با هر کدام به کتاب خودشان احتجاج کند. و اینکه: همه زبانها را بداند و با اهل هرزبانى، به زبان خودش، مباحثه کند. و افزون بر اینها، باید از هر آلودگى و عیبى، پاک باشد. و همچنین عادل، با انصاف، حکیم، دلسوز و مهربان، بردبار، اهل بخشش و گذشت، راستگو و نیکوکار، صمیمى، امین و مطمئن باشد. و امور مردم را حلّ و فصل کند

علل الشرائع / ج۱ ،ص: ۱۳۱

۸ – حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَامِرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ یَحْیَى بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ قَالَ بِکُلِّ لِسَانٍ.

از حضرت ابى عبد اللَّه ، راوى می گوید: از امام راجع به فرموده حقّ عزّ و جلّ:(وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ )و وحى شده به من این قرآن تا شما و هر کس که خبر این قرآن به او رسد را بترسانم.سؤال شد؟حضرت فرمودند: پیامبر اکرم به هر لغت و زبانى می توانستند انذار کنند.

تکلم امام به همه زبانها:

ابن فرقد مى گوید: من نزد امام صادق بودم، غلامى غیرعرب پیامى آورد که آن را ناهنجار ادا مى کرد و نمى توانست درست تعبیر کند، به گونه اى که پنداشتم او واژه ها را آشکار نمى سازد. حضرت به او فرمود: چون عربى را نیک نمى دانى به هر زبانى که مى خواهى سخن بگو. من زبان ترکى را مى دانم، او به ترکى سخن گفت و امام هم پاسخش را دادند. وى شگفت زده رفت.

الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۷۵۹ ؛ بحارالانوار، ج۴۷، ص۱۱۹.

امام کاظم:إنَّ الإمامَ لایَخْفی عَلَیْهِ کَلامُ أحَدٍ مِنَ النّاسِ وَ لاطَیْرٍ وَ لابَهیمَهٍ وَ لاشَیءٍ فیهِ الرُّوحُ، فَمَنْ لَمْ یَکُنْ هذِهِ الْخِصالُ فیهِ فَلَیْسَ هُوَ بِإمامٍ

ترجمه

سخن هیچ شخصی و نه هیچ پرنده ای و نه حیوان چهارپایی و نه هیچ جانداری بر امام پنهان نیست، اگر کسی چنین نباشد امام نیست.

الکافی، ج ۱، ص ۲۸۵؛ دلائل الإمامه، ص ۳۳۷

امام رضا، علم امامت ، شرط امامت

یکی از علامات معرفت و شروط  امام ، علم و تکلم امام به جمیع لغات و لسان ها میباشد .

و صریحا فرمودند هر کس این صفت در او نباشد امام نیست .

حدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِی الصَّلْتِ الْهَرَوِیِّ قَالَ: کَانَ الرِّضَا ع یُکَلِّمُ النَّاسَ بِلُغَاتِهِمْ وَ کَانَ وَ اللَّهِ أَفْصَحَ النَّاسِ وَ أَعْلَمَهُمْ بِکُلِّ لِسَانٍ وَ لُغَهٍ فَقُلْتُ لَهُ یَوْماً یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی لَأَعْجَبُ مِنْ مَعْرِفَتِکَ بِهَذِهِ اللُّغَاتِ عَلَى اخْتِلَافِهَا فَقَالَ یَا أَبَا الصَّلْتِ أَنَا حُجَّهُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیَتَّخِذَ حُجَّهً عَلَى قَوْمٍ وَ هُوَ لَا یَعْرِفُ لُغَاتِهِمْ أَ وَ مَا بَلَغَکَ قَوْلُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أُوتِینَا فَصْلَ الْخِطابِ فَهَلْ فَصْلُ الْخِطَابِ إِلَّا مَعْرِفَهُ اللُّغَاتِ.

شیخ صدوق ره بسند صحیح از احمد بن زیاد جعفر همدانىّ- رضى اللَّه عنه-  از علی بن ابراهیم از ابو الصّلت هروىّ روایت کرد که گفت:حضرت رضا با افراد بزبان خودشان گفتگو میکرد، و بخدا قسم فصیحترین مردمان و عالمترین اشخاص بهر زبان و لغتى بود، روزى بحضرتش عرضکردم: یا ابن رسول اللَّه! من در شگفتم از اینکه شما بتمامى لغات با اختلافاتى که دارند این طور تسلّط و آگاهى دارید،فرمود:اى پسر صلت من حجّت خدا بر بندگان اویم، و خداوند حجّتى بر قومى نمى‏انگیزد که زبان آنان را نفهمد و لغاتشان را نداند، آیا این خبر بتو نرسیده است که امیر المؤمنین علىّ فرمود:«اوتینا فصل الخطاب»(فصل الخطاب به ما داده شده است )، پس آیا این امر جز معرفت بهر زبان و لغتى است؟

عیون أخبار الرضا (S) : ج ۲ ، ص ۲۲۸ . بحار الأنوار : ج ٢۶ ، ص ١٩٠.

علم به جمیع زبانها یکی از شرایط و صفات امامت بیان شده در کلام ائمه

حدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِی الصَّلْتِ الْهَرَوِیِّ قَالَ: کَانَ الرِّضَا ع یُکَلِّمُ النَّاسَ بِلُغَاتِهِمْ وَ کَانَ وَ اللَّهِ أَفْصَحَ النَّاسِ وَ أَعْلَمَهُمْ بِکُلِّ لِسَانٍ وَ لُغَهٍ فَقُلْتُ لَهُ یَوْماً یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی لَأَعْجَبُ مِنْ مَعْرِفَتِکَ بِهَذِهِ اللُّغَاتِ عَلَى اخْتِلَافِهَا فَقَالَ یَا أَبَا الصَّلْتِ أَنَا حُجَّهُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیَتَّخِذَ حُجَّهً عَلَى قَوْمٍ وَ هُوَ لَا یَعْرِفُ لُغَاتِهِمْ أَ وَ مَا بَلَغَکَ قَوْلُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أُوتِینَا فَصْلَ الْخِطابِ فَهَلْ فَصْلُ الْخِطَابِ إِلَّا مَعْرِفَهُ اللُّغَاتِ.

شیخ صدوق ره بسند صحیحاز احمد بن زیاد جعفر همدانىّ- رضى اللَّه عنه-  از علی بن ابراهیم از ابو الصّلت هروىّ روایت کرد که گفت:حضرت رضا با افراد بزبان خودشان گفتگو میکرد، و بخدا قسم فصیحترین مردمان و عالمترین اشخاص بهر زبان و لغتى بود،روزى بحضرتش عرضکردم: یا ابن رسول اللَّه! من در شگفتم از اینکه شما بتمامى لغات با اختلافاتى که دارند این طور تسلّط و آگاهى دارید،فرمود: اى پسر صلت من حجّت خدا بر بندگان اویم، و خداوند حجّتى بر قومى نمى‏انگیزد که زبان آنان را نفهمد و لغاتشان را نداند،آیا این خبر بتو نرسیده است که امیر المؤمنین علىّ فرمود:«اوتینا فصل الخطاب»(فصل الخطاب به ما داده شده است )، پس آیا این امر جز معرفت بهر زبان و لغتى است؟

عیون أخبار الرضا (S) جلد ۱ صفحه ۲۵۱

امام خصلت هایی دارد از جمله تکلم به تمام زبان ها و اگر چنین صفتی را نداشت امام نیست

محَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ الطَّیَالِسِیُّ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَهَ، عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، عَنْ أَبِی الْحَسَن الْمَاضِی عَلَیْهِ السَّلَامُ، قَالَ:: دَخَلْتُ عَلَیْهِ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ، بِمَ یُعْرَفُ الْإِمَامُ؟فَقَالَ «بِخِصَالٍ، أَمَّا أُولَاهُنَّ فَشَیْ‏ءٌ تَقَدَّمَ مِنْ أَبِیهِ فِیهِ وَ عَرَفَهُ النَّاسُ وَ نَصَبَهُ لَهُمْ عَلَماً، حَتَّى یَکُونَ حُجَّهً عَلَیْهِمْ، لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نَصَبَ عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلَامُ عَلَماً وَ عَرَّفَهُ النَّاسَ، وَ کَذَلِکَ الْأَئِمَّهُ یُعَرِّفُونَهُمُ النَّاسَ وَ یَنْصِبُونَهُمْ لَهُمْ حَتَّى یَعْرِفُوهُ. وَ یُسْئَلُ فَیُجِیبُ، وَ یَسْکُتُ عَنْهُ فَیَبْتَدِئُ، وَ یُخْبِرُ النَّاسَ بِمَا فِی غَدٍ،و یُکَلِّمُ النَّاسَ بِکُلِ‏ لِسَانٍ‏»وَ قَالَ لِی: «یَا بَا مُحَمَّدٍ، السَّاعَهَ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ أُعْطِیکَ عَلَامَهً تَطْمَئِنُّ إِلَیْهَا».فَوَ اللَّهِ مَا لَبِثْتُ أَنْ دَخَلَ عَلَیْنَا رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ، فَتَکَلَّمَ الْخُرَاسَانِیُّ بِالْعَرَبِیَّهِ فَأَجَابَهُ هُوَ بِالْفَارِسِیَّهِ، فَقَالَ لَهُ الْخُرَاسَانِیُّ: أَصْلَحَکَ اللَّهُ، مَا مَنَعَنِی أَنْ أُکَلِّمَکَ بِکَلَامِی إِلَّا أَنِّی ظَنَنْتُ أَنَّکَ لَا تُحْسِنُ. فَقَالَ: «سُبْحَانَ اللَّهِ، إِذَا کُنْتُ لَا أُحْسِنُ أُجِیبُکَ، فَمَا فَضْلِی عَلَیْکَ؟! ثُمَّ قَالَ: یَا بَا مُحَمَّدٍ، إِنَّ الْإِمَامَ لَا یَخْفَى عَلَیْهِ کَلَامُ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ، وَ لَا طَیْرٍ وَ لَا بَهِیمَهٍ وَ لَا شَیْ‏ءٍ فِیهِ رُوحٌ، بِهَذَا یُعْرَفُ الْإِمَامُ فإِنْ لَمْ تَکُنْ فِیهِ هَذِهِ الْخِصَالُ فَلَیْسَ هُوَ بِإِمَامٍ

ابو بصیر از امام ابی الحسن موسی بن جعفرنقل کرد که من خدمت ایشان رسیدم گفتم فدایت شوم امام را چگونه مى‏توان شناخت⁉️فرمود با چند امتیازاول تصریح پدرش بامامت او و معرفى بمردم که امام است تا حجت بر آنها باشد زیرا پیامبر اکرم علی را بمنصب امامت تعیین کرد و بمردم معرفى نمود همین طور ائمه نیز جانشین خود را تعیین میکنند و بمردم معرفى مینمایند.از او سؤال کنند جواب میدهد اگر ساکت باشند او خود ایشان را خبر میدهدو از آنچه فردا اتفاق خواهد افتاد اطلاع میدهدو با تمام زبانها با مردم سخن میگوید.آنگاه رو بمن نموده فرمود هم اکنون بتو علامتى نشان میدهم که اطمینان حاصل کنى.بخدا قسم چیزى نگذشت که مردى از اهالى خراسان وارد شد او بزبان عربى صحبت کردامام بفارسى جوابش را داد.خراسانى گفت: آقا خدا نگهدار شما باشد چیزى مانع صحبت کردن من بفارسى نشد جز اینکه گمان میکردم شما فارسى خوب نمیدانید.فرمود سبحان اللَّه اگر من نتوانم جواب ترا بدهم پس چه فضیلتى بر تو دارم. سپس فرمودابا محمّد براى امام زبان هیچ یک از مردم و پرنده‏ها و چهارپایان و نه هر صاحب روحى مخفى نیست با چنین دلیلى امام را باید شناخت اگر در او چنین امتیازهایى نباشد امام نیست.

قرب الإسناد( ط- الحدیثه) جلد ۱  صفحه ۳۳۹

بم یعرف الامام؟؟؟؟؟؟  فرمودند به تمام لغات میتواند حرف بزند:

حدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ هَارُونَ الْعَبْسِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا کَثِیرُ بْنُ عَیَّاشٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ الْبَاقِرَ علیه السلام بمَ یُعْرَفُ الْإِمَامُ ؟ قَالَ بِخِصَالٍ أَوَّلُهَا نَصٌّ مِنَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَیْهِ وَ نَصْبُهُ عَلَماً لِلنَّاسِ حَتَّى یَکُونَ عَلَیْهِمْ حُجَّهً لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله نَصَبَ عَلِیّاً علیه السلام وَ عَرَّفَهُ النَّاسَ بِاسْمِهِ وَ عَیْنِهِ وَ کَذَلِکَ الْأَئِمَّهُ علیهم السلام یَنْصِبُ الْأَوَّلُ الثَّانِیَ وَ أَنْ یُسْأَلَ فَیُجِیبَ وَ أَنْ یُسْکَتَ عَنْهُ فَیَبْتَدِئَ وَ یُخْبِرَ النَّاسَ بِمَا یَکُونُ فِی غَدو یُکَلِّمَ النَّاسَ بِکُلِ‏ لِسَانٍ‏ وَ لُغَهٍ.

أبو الجارود گوید: از امام باقر پرسیدم:امام با چه نشانه‏اى شناخته می‏گردد؟فرمود: با چند خصلت که در اوست و نخستین آنها تصریح از جانب خداوند تبارک و تعالى بر امامت او، نشانه‏اى است بر مردم که حجّت خدا بر ایشان باشد، چون پیامبر ^ که على S را به امامت منصوب نمود، با بردن نام او و تعیین وى، او را به مردم شناساند، و همچنین ائمه علیهم السلام که هر یک امام بعدى، را منصوب می ‏نماید. نشانه دیگر آن است که هر چیز از او پرسیده شود فوراً پاسخ مى‏دهد، و اگر در محضرش سکوت کنند او آغاز سخن نموده، و مردم را از آنچه فردا پیش آید آگاه مى‏سازد، و نشانه دیگر آنکه به هر لهجه و لغت و زبانى با مردم به گفتگو می ‏پردازد.

معانی الأخبار صفحه ۱۰۲

پیامبر اکرم به هر زبانی می توانستند انذار کنند:

حدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَامِرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ یَحْیَى بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام‏ أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى‏ وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ‏ قالَ بِکُلِّ لِسَانٍ.

از حضرت ابى عبد اللَّه ، راوى می گوید: از امام S راجع به فرموده حقّ عزّ و جلّ: وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ‏ (و وحى شده به من این قرآن تا شما و هر کس که خبر این قرآن به او رسد را بترسانم) سؤال شد حضرت فرمودند: پیامبر اکرم به هر لغت و زبانى می توانستند انذار کنند.

علل الشرائع جلد ۱ صفحه ۱۲۵

والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته

برای دانلود مقاله کلیک کنید

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن