دروغ و تدلیس و قیچی کردن روایات توسط احمدبصری(۱)

دروغ و تدلیس  و قیچی کردن روایات توسط احمد

هر چند با توچه به این همه مدرک در دروغگویی و جهالت شخص مدعی یمانی جناب احمد بصری جای بحث برای مباحث علمی در مورد روایتی که وی استناد کرده است برای حجیت خویش نمیماند اما از آنجای که میخواهیم جای هیچ گونه شک و تردید باقی نماند برای  پیروان متعصب این شخص و از باب اتمام حجت در این باب قصد داریم روایاتی را که احمد به آن استناد کرده را بررسی کنیم.

روش احمد در استفاده از روایات دقیقا همان روشی است که در مباحث عقیدتی و کلامی و ادعاهای خویش مطرح کرده بود یعنی پر از دروغ و تناقض، تقطیع روایات ،اضافه کردن به روایات استناد به روایات ضعیف و شاذ و استناد به روایات جعلی و ساختگی

۱-ادعای دروغ در مورد روایتی از مسند احمد در مورد ملک فهد از جمله روایاتی جعلی و ساختگی که احمد به آن استدلال کرده است روایتی است که احمد مدعی شده است که این روایت در مسند احمد بن حنبل می باشد

عن مسند احمد عن النبی (صلی الله علیه وآله): یحکم الحجاز رجل اسمه علی اسم حیوان اذا رایته حسبت فی عینه الحول من البعید و اذا اقتربت منه لا تری فی عینه شیئا ،یخلفه له أخ اسمه عبد الله ،ویل لشیعتنا منه- أعادها ثلاثا-بشرونی بموته أبشرکم بظهور الحجه ))

ترجمه:

((رسول خدا فرمود: بر حجاز (عربستان) مردی که اسمش ، اسم حیوان است حکومت می کند (فهد = یوزپلنگ) . اگر از دور به او نگاه کنی درچشمش انحراف (چپی) می بینی ولی اگر به او نزدیک شدی در چشمش مشکلی نمی بینی ، جانشین یا خلیفه اش برادرش که اسمش عبدالله است خواهد بود . وای بر شیعه ما از دست او ، پس این جمله را سه بار تکرا نمود ، بشارت مرگش  را به من بدهید شما را به ظهور حجت بشارت می دهم .))

استدلال:

 ((فهد به معنی یوزپلنگ است و در سال ۲۰۰۵ فهد مرد و حکومت حجاز به برادرش عبدالله رسید . طبق معمول نظام های پادشاهی حکومت از پدر به پسر می رسد ولی در نظام حکومت آل سعود در عربستان این یک استثنا است و حکومت از برادر به برادر می رسد و پیامبر اکرم با این توضیحات، مصداق را دقیقاً روشن فرموده اند. تصاویر انحراف چشمان فهد از دور و عدم انحراف چشمان او از نزدیک نیز در وب سایت انصار موجود است.))

یمانی موعود ص۳۲.۳۳ و ادله جامع یمانی ،ص۱۱

ما از احمد و پیروان وی درخواست کردیم که این روایت را از مسند احمد به ما نشان بدهند چرا که چنین روایتی در هیچ یک از نسخه های مسند احمد موجود نیست. احمد وپیروانش در رابطه با این سوال جواب داده اندکه این روایت در مسند احمد بوده است ولی الان تحریف شده استُدر ادامه بحث باز سوال پرسیدیم از آنان که برای این ادعا باید دلیل بیاورید از کتب اهل سنت و علمای اهل سنت که نقل کرده باشند این روایت را از مسند احمد وگرنه ادعای شما باطل است

احمد و پیروانش اینگونه پاسخ داده اند که ما دلیل ما بر تحریف شد ن این روایت از مسند احمد همین است که صاحب کتاب ۲۵۰ علامت ظهور این روایت را از مسند احمد نقل کرده است

اما در جواب احمد باید چند نکته را متذکر شد:

اولا: چون احمد بن حنبل از علمای اهل سنت شما باید برای ادعای خود دلیل از علمای اهل سنت بیاورید که چنین ادله ای ندارید.

دوما: این کتاب و شخصی هم که شما مدعی شدید و از وی به عنوان ادله استفاده کردید هیچ وجاهتی ندارد نه شخصیتش و نه کتابش و خود هم معترف به این شده است که اصلا این مطلب را در کتابی ندیده است بلکه نقل قولی بوده که از شخصی شنیده است که حال ما این شخص و کتاب وی را به نقد میکشیم.

نقد الف)منبع روایت

با توجه به آدرس ذکر شده در منابع تبلیغاتی طرفداران احمد، اولین منبع نقل این روایت، کتاب ((۲۵۰علامهحتی ظهور الامام المهدی (علیه السلام) )) اثر محمد علی طباطبایی حسنی می باشد ونگارنده نیز در منبع دیگربدان برخورد ننمودم

مبلغینی از احمد، جهت انحراف ذهن مخاطبان از او با عنوان علامه طباطبایی نام می برند، تا گمان شود نویسنده کتاب، علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان است.!! و در این مورد ادمین اصلی روم انصار در پالتاک به نام رحیمی هم همین تدلیس را به کار برد و در جواب این مطلب که در مسند احمد این روایت وجود ندارد مدعی شد که علامه طباطبایی هم این روایت را از مسند نقل کرده است ایا علامه طباطبایی دروغگو هست؟

سخن نویسنده کتاب ۲۵۰ علامت ظهور در مورد نقل روایت از مسند احمد.

با مراجعه به کتاب مسند احمد بن حنبل و سایر متون روایی شیعه و سنی ،روشن می شود که این روایت وجود خارجی نداشته وتا کنون کسی آن  را ذکر نکرده است.جالب  اینکه نویسنده کتاب( ۲۵۰ علامت)،خود نیز این روایت را در هیچ منبع حدیثی ندیده است و در استناد آن به مسند احمد و رسول خدا ([)  در ص ۱۳۷ چنین می گوید:

((هذ الخبر  نقله إلی أ حد الفضلاء المطلعین))

((این خبر را یکی از فضلای مطلع !!! برای من نقل کرده است))

و عجیب است  احمد بصری که ادعای علم امامت دارد، نتوانسته بفهمد که این روایت در مسند احمد و هیچ منبع روایی معتبر دیگری وجود ندارد و به نوعی دروغ بستن به رسول خدا ([) می باشد.

این کتاب نه تنها از منابع دست اول و معتبر نمی باشد ،بلکه مواردی در کتاب وجود دارد که دلالت بر عدم دقت علمی نویسنده آن دارد .مواردی مانند :توجه به تطبیق گرایی (اگر چه به صورت احتمالی بیان می کند اما در این زمینه افراط دارند) مانند تطبیق لفظ “جهجاه” به محمد رضا شاه پهلوی با این توجیه که این عبارت برگردان شاهنشاه است ! که در ص ۱۲۱ میگوید بیان احتمالی  زمان ظهور که در ص۲۲۵ میگوید، استفاده از سخنانی با عنوان روایت ،که در منابع روایی مشابه نداشته و در هیچ منبع روایی قبل از دوران مشروطه نیز وجود ندارد. مانند : به کار بردن عبارت “طهران ” و بیان خصوصیت  زنان تهرانی در روایتی منسوب به  امام صادق (علیه السلام) . استفاده از منابع غیر معتبر در مباحث مهدویت مانند :نوائب الدهور ، بیان الائمه سید مهدی نجفی ،عقاید الامامیه سید ابراهیم زنجانی .

نویسنده کتاب ۲۵۰ علامت ، در اول کتاب خود اعتقاد دارد که نیازی به بررسی و جدا کردن روایات معتبر از غیر معتبر درمباحث مهدوی و جود ندارد،و با همین نگاه به سخنانی عجیب به نام اهل بیت (علیهم السلام) اشاره می کند و در پایان کتابش با توجه به خوابی که مادرش دیده است خود را از یاران امام زمان می داند و معتقد است که در حیات او ظهور اتفاق خواهد افتاد.

استناد کردن به چنین روایاتی حتی در بین مردم هم یک امر نکوهیده محسوب میشود چه برسد در بین علماء و اگر یکی از علما در مباحث خود به این روش استدلال کند منفور شده و به وی به عنوان یک تدلیس گر نگاه میشود چه برسد به کسی که ادعای عصمت و خلیفه الله بودن دارد.

برداشت اشتباه احمد از همین روایت دروغین مورد ادعا :

این روایت هیچ دلیلی بر مدعای احمد بصری نبوده و تنها به صورت کلی اشاره به ظهور حجت میکند .

ومشخص نیست که انصار و مریدان احمد در دابه الارض و طالع المشرق ،ص۳۴،با چه استدلالی عبارت “حجه” را به او تطبیق می دهند.از طرف دیگر باید مراد از مرگ خلیفه ،مرگ ملک عبد الله باشد نه ملک فهد .چرا که مطابق با قوانین ادبی باید ضمیر را به نزدیک ترین مرجع آن باز گرداند، و نزدیک ترین مرجع برای ضمیر، نام عبدالله بوده و اگر بخواهیم به روایتی مشابه نیز اشاره کنیم ،شیخ طوسی مرگ حاکمی به نام عبدالله را از نشانه های ظهور دانسته است،نه فردی به نام فهد .

شیخ طوسی در الغیبه، ص۴۴۷ روایتی را چنین بیان می کند :

((عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏ مَنْ‏ یَضْمَنْ‏ لِی مَوْتَ عَبْدِ اللَّهِ أَضْمَنْ لَهُ الْقَائِم‏-الخ-))

با این  سخن باید به احمد بصری متذکر شد که پیش از موعد آمده است و اگر هم بخواهیم روایت منسوب به رسول خدا را بپذیریم باید صبر کند تا ملک عبدالله از دنیا برود.!!

از آنجای که در اول بحث گفتیم استدلالات احمد بصری در مورد روایات هم پر است از تناقض و تحریف و تقطیع و استناد به روایت های جعلی در این مورد احمد  این روایت جعلی را به عنوان یک امر قطعی از مسند احمد پذیرفته و بعد از نقل روایت به آن استناد میکند به عنوان نشانه ظهور

((ان شاء الله با این علامات از آیات و احادیث اهل بیت ،برای همه مشخص شده باشد که ما در عصر ظهور هستیم .پس قطعا بایستی امام مهدی و یا وصی و رسول ایشان و یا امر ایشان ظهور کرده باشند .))

برخی از علائم ظهور محقق شده،ص۱۶.الیمانی موعود حجه الله ،ص۱۸ . (در ترجمه فارسی این کتاب  با عنوان یمانی موعود حجت الله ، به ص ۲۲ رجوع کنید.)

نکته قشنگ در اینجاست پیروان احمد بعد از اینهمه دست و پا زدن وقتی دیدند نمیتوانند هیچگونه جوابی برای این خیانت علمی خود ارائه بدهند در یک خیانت دیگر در اول مطلب را که اشاره داشت این روایت در مسند احمد آمده است را حذف کردند تابلکه دیگر کسی متوچه این کلاهبرداری و شیادی آنها نشود به راستی اگر استدلالات و جواب احمد به این خیانت علمی صحیح بود چرا باید در یک خیانت دیگر قسمت اول یعنی مسند احمد را حذف کند.

۲- روایت عزل حاکم مصر و تطبیق با حسنی مبارک

یکی  دیگر از استدلالت احمد از روایات جعلی و بدون سند و  از افراد بی هویت روایتی است که آن را تشبیه کرده است به حسنی مبارک رئیس جمهور قبلی مصر

((عن علی (S) : …..صاحب مصر علامه العلامات وآیته عجب لها إمارات , قلبه حسن ورأسه محمد و یغیر أسم الجد , إن خرج من الحکم فاعلم ان المهدی سیطرق أبوابکم , فقبل أن یقرعها طیروا الیه فی قباب السحاب (الطائرات) أو أئتوه زحفاً وحبواً على الثلج .-الخ-))

امام علی S فرمود : صاحب مصر علامت علامتها است و نشانه او آن است که دارای امارت (حکومت) است . قلب او حسن است و سر او محمد و نام جدش را تغییر می دهد . اگر بیرون رفت بدانید که مهدی درهای شما را خواهد کوبید . پس قبل از آن که درهایتان را بکوبد بسوی او ولو بر روی ابرها پرواز کنید یا سینه خیز بر روی برف (یخ) بشتابید .

ادعای این گروه این است که مراد از پادشاه مصر ،”محمد حسنی سید المبارک” می باشد که ابتدای نام او محمد،وسط آن حسن ،و با حذف نام جد خود یعنی “سید”،به صورت “محمد حسنی مبارک” خوانده شده و اکنون از حکومت خلع گردیده در نتیجه مهدی باید درب خانه شما را زده باشد ،که آنهم احمد بصری است.!

 احمد موعود ص۳۵ و ادله جامع یمانی ،ص۱۱

سایت های رسمی احمد و منابع تبلیغاتی او،آدرس این سخن را  کتاب  “ماذا قال علی (علیه السلام) عن آخر الزمان ” تالیف سید علی عاشور، دانسته اند.در حالیکه اولین منبع این سخن را،کتاب “المفاجأه بشراک یا قدس” تالیف محمد عیسی داود باید ذکر نمود و خود سید علی عاشور هم در پاورقی منبع اصلی را المفاجاه ذکر میکند و نقطه اشتراک هردو کتاب ذکر شده در این است، که هیچکدامشان  از منابع معتبر و مصادر اولیه نقل حدیث نمی باشند و با توجه به اینکه این افراد خود نیز از معاصرین بوده و امیر المومنین (علیه السلام) را درک نکرده اند، باید از منبعی معتبر آدرس دهند ،که چنین اتفاقی نیز رخ نداده است.

المفاجأه ،ص۴۱۲

ب:عقاید و انحرافات  و دروغ های نویسنده این کتاب :

نویسنده کتاب المفاجاه، یکی از روزنامه نگاران و اساتید دانشگاه مصراست، که ادعا دارد نزد برخی از اولیاء خدا !!علوم غریبه را آموزش دیده است. این فرد سنی بوده و نسب خود را به امام حسن مجتبی می رساند.و  ص ۵۷ کتاب خود مدعی می شود که مقداری از علوم اهل بیت، و به ویژه علومی موجود از علم جفر حضرت علی (علیه السلام) د راختیار پدر ،عمو و خود او قرار دارد. این فرد علم جفر را علم اعداد دانسته ،و با تدوین کتاب هایی و ادعای آموزش در این زمینه، سخنانی را به حضرت علی نسبت می دهد که تا کنون هیچ یک از علمای شیعه و اهل سنت بدان اشاره ننموده اند. در کتابش ص۴۱۲،۴۳۸،۴۳۹،۴۷۲تصریح امام علی،به نام کشورهای آمریکا،اسرائیل،نپال،تبت،کره شمالی و جنوبی،اروپا،سنگاپور وغیره  ،و حتی بیان نام انور سادات ، اختلافات در مصر وجریان صلح کمپ دیوید را  در ص۴۱۲میبینیم و در اصل ، هر آنچه را که در پیرامون ما اتفاق افتاده است را در قالب روایتی از علی (علیه السلام) بیان می کند.!

حضرت مهدی متولد مدینه و از فرزندان امام حسن مجتبی:

اگر چه این فرد ادعا دارد که علوم نابی را در اختیار دارد، اما تولد حضرت مهدی را در مدینه-نه سامراء- دانسته واو را مطابق با عقاید اهل سنت از نسل امام حسن مجتبی می داند.

ملک عبدالله انسانی شجاع و متدین است:

 نکته قابل تامل اینکه ،در قسمتی از کتابش پس از بحث از مرگ فردی با نام عبدالله در آخرالزمان، که در روایت قبل بدان اشاره نمودیم، محبت شدید خود به ملک عبدالله پادشاه عربستان را نمی تواند کتمان نماید و تلاش نموده تا  در ص ۳۹۳ ملک عبدالله پادشاه عربستان را به عنوان انسانی شجاع، ضد آمریکایی و متدین نمایش دهد .!!

ابوبکر و عمر و معاویه اولیاء خدا:

وبسیار جای تعجب دارد که این فرد با اینکه چنین اطلاعات خاصی را برای خود دانسته، اما خلیفه اول و دوم ،وهمچنین معاویه را در ص ص ۷۸ و ۸۴ از اولیاء خدا و خواص معرفی می کند.

قذافی از زمینه سازان ظهور:

و در کتابی دیگر از ایشان که در مورد امام مهدی (علیه السلام) نگارش نموده است،قذافی را به عنوان یکی از زمینه سازان ظهور معرفی می کند.

المهدی المنتظر،ص۱۳۶و ص۱۳۸

اگر چه این نویسنده ادعا دارد که مقداری از علم جفر ائمه در اختیار اوست و مطالب خود را درکتابی جداگانه با عنوان ” الجفر، أسرار الهاء فی الجفر  ”  به چاپ رسانده است. اما باید توجه داشت که یقینا ادعای این فرد اشتباه بوده و  بنابر احادیث اهل بیت (علیهم السلام) کتاب جفر و به دنبال آن علم جفر ذکر شده در روایات، از منابع اختصاصی علوم ائمه می باشد و در اختیار هیچ کس دیگری قرار نمی گیرد .

بصائر الدرجات،ج۱ ص ۱۵۱، الکافی ،ج۱ ص۲۳۸

و آنچه امروزه به عنوان علم جفر آموزش داده می شود ،با علم جفر موجود نزد امامان معصوم متفاوت است. ونمی توان با توجه به علوم غریبه ای که دراختیار برخی از اولیاء خدا وحتی برخی از شیادان قرار دارد، آنچه را به دست آورده ایم به ائمه نسبت دهیم

 وبه عنوان روایت نقل کنیم ،چراکه این امر نیز مصداق دروغ بستن به اهل بیت (علیهم السلام) می باشد.

و نکته آخر هم آنکه احمد بصری نه تنها از یک اهل سنتی که حتی در بین خود اهل سنت هم هیچ جایگاهی ندارد روایت  بدون سند صحیح  استدلال میکند بلکه این روایت از کعب الحبار یهودی نقل شده است که شیعه همین اشکال را به اهل سنت میگیرد  و خود اهل سنت هم مثل ابن خلدون به آن اعتراف دارند که در کتب آنها اسرائلیاتی وجود دارد که آن را امثال کعب الاحبار وارد کرده اند و این کار را هم دقیقا احمد بصری انجام داده است.

برای دانلود مقاله کلیک کنید