علامه ای از جنس پوچ و تهمت زنی و کذب گویی ( ادعا بر بی نیازی در تفسیر قرآن )

بسم الله الرحمن الرحیم
🔰 علامه ای از جنس پوچ و تهمت زنی و کذب گویی ۲
⚫️ در پست قبلی یکی از موارد اشتباه این شخص خود عالم پندار جاهل را بیان کردیم و نشان دادیم که به ابتدائیات ادبیات عرب اگاهی نداشته و قرآن را بر اساس سلف صالح خود ( یهودیت ) ترجمه کرده و تاویل به رای خود کرده است بر خلاف تفاسیر ائمه علیهم السلام حال می خواهیم این بار به یکی از ادعا های واهی او که نشان از جهل و نادانی او در حین پر ادعایی می باشد را نشان بدهیم .
⏺ او در کتاب بازگشت به اسلام ( شما بخوانید پیشروی به ضلالت ) مدعی میشود که هر کسی می تواند قرآن را بفهمد و فهم قرآن تنها برای عده ای خاص نیست : ⬇️⬇️⬇️
🔵 به برخی از مسلمانان نیز نسبت داده شده است که کتاب خداوند را تنها برای گروه خاصی از مسلمانان قابل فهم میپندارند و برای دیگران قابل استفاده نمیدانند، در حالی که این پندار نیز بر خلاف حس و وجدان است … آری، انصاف آن است که بخشی از گفتار خداوند، به سبب نزولش تا سطح الفبای بشر و
استفاده ّ اش از الفاظ مشترک، به روشن شدن نیاز دارد، ولی این بخش از گفتار او نیز جز توسط خودش قابل روشن شدن نیست؛ چراکه کسی جز خودش از مرادش آگاهی ندارد و تبعا بشر از روشن کردن گفتار او عاجز است از این رو، بخشی از گفتار او که به روشن شدن نیاز دارد نیز، توسط خود او و با بخش دیگری از گفتارش روشن شده است؛ مانند آیات متشابه آن که با آیات محکم آن
روشن شده است … آری، چیزی که به برخی از مسلمانان نسبت داده شده، عدم حجیت قرآن جز برای پیامبر است؛ به این معنا که قرآن تنها برای آن حضرت نازل شده و تبعا سنت آن حضرت تنها منبع اسلام است، در حالی که این بر خلاف محسوس و مشهود است.
📚 بازگشت به اسلام ، مولف : منصور هاشمی ،صص ۱۹۰-۱۹۱-۱۹۴ ،نوبت چاپ : سوم ، پاییز ۱۳۹۶ .
♻️ ملاحظه می کنید که این شخص در این عبارات خود ادعاهایی را ذکر می کند به این معنا که ⬅️ فهم قرآن بر همگان میسر هست و برای گروه خاصی نمی باشد و اینکه تنها راه تفسیر قرآن ، تفسیر قرآن به قرآن می باشد و متشابهات قرآن را باید اینگونه فهمید و اینکه منکر شده است که تنها شخصی که قرآن را می فهمد و باید تبیین کند پیامبر اسلام ص می باشد .
↩️ حال به بررسی این ادعا های واهی او می پردازیم :
۱️⃣ او ادعا کرده است که فهم قرآن بر همگان میسر می باشد و تنها برای گروه خاصی نیست و در متشابهات تنها باید به قرآن رجوع کرد :
در حالی که نصوص قرآن و روایات برخلاف ادعای او واضح می باشد و خط بطلانی بر مباحث وی کشیده است و این ادعای او مانند ادعای سلف خود خلیفه دوم می باشد که با جسارتی وقیحانه به پیامبر گفت :
🔵 ۴۱۶۹ حدثنا عَلِیُّ بن عبد اللَّهِ حدثنا عبد الرَّزَّاقِ أخبرنا مَعْمَرٌ عن الزُّهْرِیِّ عن عُبَیْدِ اللَّهِ بن عبد اللَّهِ بن عُتْبَهَ عن بن عَبَّاسٍ رضی الله عنهما قال لَمَّا حُضِرَ رسول اللَّهِ e وفی الْبَیْتِ رِجَالٌ فقال النبی هَلُمُّوا أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَابًا لَا تضلون بَعْدَهُ فقال بَعْضُهُمْ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ قد غَلَبَهُ الْوَجَعُ ❇️ وعِنْدَکُمْ الْقُرْآنُ حَسْبُنَا کِتَابُ اللَّهِ ❇️ فاخْتَلَفَ أَهْلُ الْبَیْتِ وَاخْتَصَمُوا فَمِنْهُمْ من یقول قَرِّبُوا یَکْتُبُ لَکُمْ کِتَابًا لَا تضلون بَعْدَهُ وَمِنْهُمْ من یقول غیر ذلک فلما أَکْثَرُوا اللَّغْوَ وَالِاخْتِلَافَ قال رسول اللَّهِ e قُومُوا قال عُبَیْدُ اللَّهِ فَکَانَ یقول بن عَبَّاسٍ إِنَّ الرَّزِیَّهَ کُلَّ الرَّزِیَّهِ ما حَالَ بین رسول اللَّهِ وَبَیْنَ أَنْ یَکْتُبَ لهم ذلک الْکِتَابَ لِاخْتِلَافِهِمْ وَلَغَطِهِمْ .
🔴 (معنا به مضمون ) ابن عباس نقل می کند که پیامبر زمانی که در حال احتضار بودند دستور می دهند که قلم و کاغذی را بیاورند تا مطلب را بنویسد تا مانع از گمراهی امت الی الابد بشود اما خلیفه دوم در عملی وقیحانه نسبت هذیان گویی به پیامبر دادند ( نستجیربالله ) و ادعا کرد که قرآن برای ما کافیست .
📚 الجامع الصحیح المختصر ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی ، ج ۴ ص ۱۶۱۲ ، دار النشر : دار ابن کثیر , الیمامه – بیروت – ۱۴۰۷ – ۱۹۸۷ ، الطبعه : الثالثه ، تحقیق : د. مصطفى دیب البغا.
↩️ در حالیکه قرآن کریم در جا های مختلف صراحتا ذکر می کند که :
🔵 ومَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَهً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (النحل / ۶۴) بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ( النحل / ۴۴)
🔼🔽 آیات واضح می باشد که خداوند قرآن را بر پیامبر نازل کرده تا اینکه پیامبر آن را برای مردم تبیین و روشن بفرماید .
همچنین روایات نیز متواترا به این موضوع اشاره داشته اند که نباید قرآن را بدون علم تفسیر کرد به این صورت که :
✳️ ظواهر برخی آیات بر خلاف مقصود خداوند متعال می باشد :
🔵 ۱ – حدثنا تمیم بن عبد الله بن تمیم القرشی رضی الله عنه قال : حدثنی
أبی عن حمدان بن سلیمان النیسابوری عن علی بن محمد بن الجهم قال :
حضرت مجلس المأمون وعنده الرضا علی بن موسى علیهما السلام فقال له المأمون : … لِلَّهِ دَرُّکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ فَأَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَفَا اللَّهُ عَنْکَ «۴» لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ قَالَ الرِّضَا ع هَذَا مِمَّا نَزَلَ بِإِیَّاکِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَهُ خَاطَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ نَبِیَّهُ وَ أَرَادَ بِهِ أُمَّتَهُ وَ کَذَلِکَ قَوْلُهُ تَعَالَى لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِین … .
🔴 … مأمون عرض کرد پاداش تو بر خداوند کریم است یا ابا الحسن خبر بده مرا از قول خدا عَفَا اللَّهُ عَنْکَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حضرت فرمود این آیه شریفه از قبیل ایاک اعنى و اسمعى یا جاره است یعنى از این قبیل است که مطلبى بر شخصى اظهار شود بخواهند از او و لیکن مقصود او نباشد و این مطلب را به او اظهار کنند تا آن کس که مقصود است امتثال آن کند و حق تعالى اگر چه این خطاب را نسبت بپیغمبر؟؟؟ صادر کرده است اما مقصود امت او باشند؟؟؟ حق تعالى بپیغمبر خود میفرماید اى پیغمبر گرامى خداوند از تو عفو کرد چرا دستورى به منافقین دادى که در مدینه بمانند و جهاد نیایند و بمجرد حیله ایشان و عذر آوردن اکتفا نمودى پس مراد آن است که امت چرا نیایند در موضع جهاد و این گونه عذرها آورند و مانند این آیه شریفه است. لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ که مراد آنست که هر یک از امت که شرک آورند عمل آنها باطل خواهد بود و از زیانکاران باشند و نیز نظیر آنست … .
📚 عیون أخبار الرضا ( ع )، نویسنده : الشیخ الصدوق ، ج ۱ ص ۱۸۰ ، تحقیق : تصحیح وتعلیق وتقدیم : الشیخ حسین الأعلمی ، سال چاپ : ۱۴۰۴ – ۱۹۸۴ م
چاپخانه : مطابع مؤسسه الأعلمی – بیروت – لبنان ، ناشر : مؤسسه الأعلمی للمطبوعات – بیروت – لبنان.
🔵 ۱۴ – مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ عَبْدِ اللَّه بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّه بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّه ع قَالَ نَزَلَ الْقُرْآنُ بِإِیَّاکِ أَعْنِی واسْمَعِی یَا جَارَهُ .
🔴 عبد الله بن بکیر از امام صادق ع نقل کرد که امام فرمودند : از این قبیل است که مطلبى بر شخصى اظهار شود بخواهند از او و لیکن مقصود او نباشد و این مطلب را به او اظهار کنند تا آن کس که مقصود است امتثال آن کند
📚 الکافی ، نویسنده : الشیخ الکلینی ، ج ۲ صص ۶۳۰-۶۳۱ ، تحقیق : صححه وعلق علیه علی أکبر الغفاری ، چاپ : الرابعه، سال چاپ : زمستان ۱۳۶۵ ش ، چاپخانه : چاپخانه حیدری ، ناشر : دار الکتب الإسلامیه – تهران – ایران.
✳️ عقول نا توان از فهم آیات و تفسیر آن هست:
🔵 ۶ – مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَهَ بْنِ مَیْمُونٍ عَمَّنْ حَدَّثَه عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَیْسٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّه ع مَا مِنْ أَمْرٍ یَخْتَلِفُ فِیه اثْنَانِ إِلَّا ولَه أَصْلٌ فِی کِتَابِ اللَّه عَزَّ وجَلَّ ولَکِنْ لَا تَبْلُغُه عُقُولُ الرِّجَالِ .
🔴 امام صادق ( ع ) فرمود : هیچ امرى نیست که دو نفر در آن اختلاف نظر داشته باشند جز آنکه براى آن در کتاب خدا ریشه و بنیادى است ولى عقلهاى مردم بآن نمیرسد .
📚 الکافی ، نویسنده : الشیخ الکلینی ، ج ۱ ص ۶۰ ، تحقیق : صححه وعلق علیه علی أکبر الغفاری ، چاپ : الرابعه، سال چاپ : زمستان ۱۳۶۵ ش ، چاپخانه : چاپخانه حیدری ، ناشر : دار الکتب الإسلامیه – تهران – ایران.
🔵 ۵ – أحمد بن أبی عبد الله البرقی ، عن أبیه محمد بن خالد البرقی ، عن علی بن الحکم ، عن محمد بن الفضیل ، عن شریس الوابشی ، عن جابر بن یزید الجعفی ، قال : سألت أبا جعفر ( ع ) عن شئ من التفسیر فأجابنی ، ثم سألته عنه ثانیه فأجابنی بجواب آخر ، فقلت : جعلت فداک کنت أجبتنی فی هذه المسأله بجواب غیر هذا قبل الیوم ، فقال : یا جابر إن للقرآن بطنا وللبطن بطنا وله ظهر وللظهر ظهر ، یا جابر لیس شئ أبعد من عقول الرجال من تفسیر القرآن ، إن الآیه یکون أولها فی شئ وآخرها فی شئ وهو کلام متصل منصرف على وجوه .
🔴 جابر جعفی گفت : از موضوعی از تفسیر از امام باقرع سوال کردم پس ایشان جواب مرا داد سپس برای دفعه دوم از همان مسئله از ایشان سوال کردم پس جوابی غیر از جواب اول داد ، پس گفتم به امام که قبلا جوابی غیر از این جواب امر را به من گفته بودید پس امام فرمود : ای جابر برای قرآن بطنی است وبرای هر بطن نیز بطنی هست و بر آن ظَهر است که برای هر ظَهر ، ظَهری می باشد ای جابر نیست چیزی دور تر از هقول مردم از تفسیر قرآن و … .
📚 المحاسن ، نویسنده : أحمد بن محمد بن خالد البرقی ، ج ۲ ص ۲۹۹ ، تحقیق : التحقیق : السید جلال الدین الحسینی المشتهر بالمحدث ، چاپ : الأولى ، سال چاپ : ۱۳۷۰ – ۱۳۳۰ ش ، چاپخانه : رنگین – تهران – ۱۳۲۷ ، ناشر : دار الکتب الإسلامیه – طهران.
✳️ نهی از قول بدون علم :
🔵 ۵ – حدثنا أبو محمد جعفر بن علی بن أحمد الفقیه القمی ، ثم الإیلاقی رضی الله عنه ، قال : حدثنی أبو سعید عبدان بن الفضل ، قال : حدثنی أبو الحسن محمد بن یعقوب بن محمد بن یوسف بن جعفر بن إبراهیم بن محمد بن علی بن عبد الله بن جعفر بن أبی طالب بمدینه خجنده ، قال : حدثنی أبو بکر محمد بن أحمد بن شجاع الفرغانی ، قال : حدثنی أبو الحسن محمد بن حماد العنبری بمصر ، قال : حدثنی إسماعیل بن عبد الجلیل البرقی ، عن أبی البختری وهب بن وهب القرشی وحدثنی الصادق جعفر بن محمد ، عن أبیه الباقر عن أبیه علیهم السلام أن أهل البصره کتبوا إلى الحسین بن علی علیهما السلام ، یسألونه عن الصمد فکتب إلیهم : بسم الله الرحمن الرحیم ، أما بعد فلا تخوضوا فی القرآن ، ولا تجادلوا فیه ، ولا تتکلموا فیه بغیر علم ، فقد سمعت جدی رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم یقول : من قال فی القرآن بغیر علم فلیتبوء مقعده من النار … .
🔴 امام زین العابدین ع فرمودند که اهل بصری نامه ای خدمت امام حسین ع فرستادند و از معنای صمد از حضرت پرسیدند ، پس امام در جواب فرمودند : بسم الله الرحمن الرحیم ، اما بعد مجادله و خوض در قران نکنید و در موضوعی که علم ندارید سخن نرانید تحقیقا شنیدم از جدم رسول اکرم ص که می فرمود : کسی که بدون علم در مورد آیات قرآن سخن براند جایگاهش در آتش می باشد … .
📚 التوحید ، نویسنده : الشیخ الصدوق ، ص ۹۱ ، تحقیق و تصحیح و تعلیق : السید هاشم الحسینی الطهرانی ، ناشر : مؤسسه النشر الإسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه.
✅✅✅ تا به اینجا نشان دادیم که بر خلاف آنجه این شخص جاهل الهویه و العلم بیان می کرد هر شخصی نمی تواند خوض در قرآن کند و و بدون علم نسبت به آیات نظر بدهد که در اینصورت جایگاهش آتش می باشد .
⬅️ حال به این موضوع می پردازیم که مدعی شده که برای متشابهات تنها باید به قرآن رجوع کرد :
🔵 ۱۷ – مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّه ع قَالَ قَالَ أَبِیع مَا ضَرَبَ رَجُلٌ الْقُرْآنَ بَعْضَه بِبَعْضٍ إِلَّا کَفَرَ .
📚 الکافی ، نویسنده : الشیخ الکلینی ، ج ۲ ص ۶۳۲ ، تحقیق : صححه وعلق علیه علی أکبر الغفاری ، چاپ : الرابعه، سال چاپ : زمستان ۱۳۶۵ ش ، چاپخانه : چاپخانه حیدری ، ناشر : دار الکتب الإسلامیه – تهران – ایران.
🔵 قال أبو عبد الله محمد بن إبراهیم بن جعفر النعمانی رضی الله عنه فی کتابه فی تفسیر القرآن : حدثنا أحمد بن محمد بن سعید بن عقده قال : حدثنا أحمد بن یوسف بن یعقوب الجعفی عن إسماعیل بن مهران ، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه ، عن أبیه عن إسماعیل بن جابر قال : سمعت أبا عبد الله جعفر بن محمد الصادق علیه السلام یقول : … قال الله سبحانه : ” فنسوا حظا مما ذکروا به ولا تزال تطلع على خائنه منهم ” وذلک أنهم ضربوا بعض القرآن ببعض ، واحتجوا بالمنسوخ ، وهم یظنون أنه الناسخ واحتجوا بالمتشابه وهم یرون أنه المحکم ، واحتجوا بالخاص وهم یقدرون أنه العام ، واحتجوا بأول الآیه ، وترکوا السبب فی تأویلها ، ولم ینظروا إلى ما یفتح الکلام وإلى ما یختمه ، ولم یعرفوا موارده ومصادر ، إذ لم یأخذوه عن أهله ، فضلوا وأضلوا … .
📚 بحار الأنوار ، نویسنده : العلامه المجلسی ، ج ۹۰ ص ۴ ، تحقیق : السید إبراهیم المیانجی ، محمد الباقر البهبودی ، چاپ : الثانیه المصححه ، سال چاپ : ۱۴۰۳ – ۱۹۸۳ م، ناشر : مؤسسه الوفاء – بیروت – لبنان .
✅✅✅ این روایات نشانگر این هست که تفسیر قرآن به قرآن زمانی صحیح هست که فرد به ناسخ و منسوخ و مطلق و مقید و عام و خاص و جهت نزول آیات آگاهی کامل داشته باشد و در اینصورت بتواند یک آیه را توسط آیه دیگر تفسیر بکند در غیر اینصورت کاری خلاف و نا صحیح می باشد زیر که قرآن را بر خلاف موضعش تفسیر کرده است .
۲️⃣ او ادعا کرده است که اهل البیت علیهم السلام تنها مفسر قرآن نیستند بلکه دیگران هم می توانند تفسیر کننده قرآن باشند .
⬆️⬇️ در حالیکه نصوص آیات قرآن و روایات اهل البیت علیهم السلام همانند ادعای اول مطلبی دیگر را بیان می کند به اینصورت که :
🔵 وأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ (الانعام / ۱۹) هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ (الحدید / ۹) رَسُولًا یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِ اللَّهِ مُبَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ (الطلاق / ۱۱)
↩️ وآیات بسیاری که از جهت اختصار و عدم تفصیل ممل ذکر نمی شود که هر صاحب فنّی یقینا با رجوع به قران آیات بیشتری را خواهد پیدا کرد که نشانگر این باشد که برای اینکه به سمت نور حرکن کنیم و اینکه به شکل صحیح ایات را درک کنیم باید به کسی رجوع کنیم که عالم به جمیع قرآن باشد و احاطه تام بر ان داشته باشد .
🔘 روایاتی که بیانگر این هست که برای تفسیر قرآن به حجج الهی نیاز هست و باید به انها رجوع کرد که تیمنا ۵ روایت را ذکر می کنیم در حالیکه روایات در این زمینه در حد تواتر می باشد :
۱️⃣ روایت از امام رضا ع :
🔵 ( ۴ ) حدثنا أحمد بن الحسین عن أبیه عن بکیر بن صالح عن عبد الله بن إبراهیم بن عبد العزیز بن محمد بن علی بن عبد الرحمن بن جعفر الجعفری قال حدثنا یعقوب بن جعفر قال کنت مع أبی الحسن ع بمکه فقال له رجل انک لتفسر من کتاب الله ما لم تسمع به فقال أبو الحسن علیه السلام علینا نزل قبل الناس ولنا فسر قبل ان یفسر فی الناس فنحن نعرف حلاله وحرامه وناسخه ومنسوخه وسفریه وحضریه وفى أی لیله نزلت کم من آیه وفیمن نزلت وفیما نزلت .
🔴 یعقوب بن جعفر گفت نزد ابوالحسن بودیم و همراه ایشان بمکه می رفتیم که مردی به ایشان گفت تفسیر کنی قران را به انچه که نشنیده ای ؟ پس امام فرمود: بر ما نازل شد قبل از اینکه بر مردم نازل بشود و برای ما تفسیر شد قبل از این تفسیر بشود برای مردم پس ما حلال و حرام و ناسخ و منسوخ … واینکه در کجا نازل شده ، چه تعدادی از آیه نازل شده ، در چه کسی نازل شده و در چه موضوعی نازل شده .
📚 بصائر الدرجات ف نویسنده : محمد بن الحسن بن فروخ ( الصفار ) ، ص ۲۱۸ ، تحقیق : تصحیح وتعلیق وتقدیم: الحاج میرزا حسن کوچه باغی ، سال چاپ : ۱۴۰۴ – ۱۳۶۲ ش ، چاپخانه : مطبعه الأحمدی – طهران ، ناشر : منشورات الأعلمی – طهران .
۲️⃣ روایت از امام علی ع :
🔵 ۱ – عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیه عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عُمَرَ الْیَمَانِیِّ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِی عَیَّاشٍ عَنْ سُلَیْمِ بْنِ قَیْسٍ الْهِلَالِیِّ قَالَ قُلْتُ لأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع … فَکَتَبْتُهَا بِخَطِّی وعَلَّمَنِی تَأْوِیلَهَا وتَفْسِیرَهَا ونَاسِخَهَا ومَنْسُوخَهَا ومُحْکَمَهَا ومُتَشَابِهَهَا وخَاصَّهَا وعَامَّهَا ودَعَا اللَّه أَنْ یُعْطِیَنِی فَهْمَهَا وحِفْظَهَا فَمَا نَسِیتُ آیَهً مِنْ کِتَابِ اللَّه ولَا عِلْماً أَمْلَاه عَلَیَّ وکَتَبْتُه مُنْذُ دَعَا اللَّه لِی بِمَا دَعَا … .
📚 الکافی ، نویسنده : الشیخ الکلینی ، ج ۱ ص ۶۴ ، تحقیق : صححه وعلق علیه علی أکبر الغفاری ، چاپ : الرابعه، سال چاپ : زمستان ۱۳۶۵ ش ، چاپخانه : چاپخانه حیدری ، ناشر : دار الکتب الإسلامیه – تهران – ایران.
۳️⃣ روایت از سلمان از امیر المومنین :
🔵 … فنادى علی علیه السلام بأعلى صوته : یا أیها الناس ، إنی لم أزل منذ قبض رسول الله صلى الله علیه وآله مشغولا بغسله ثم بالقرآن حتى جمعته کله فی هذا الثوب الواحد . فلم ینزل الله تعالى على رسول الله صلى الله علیه وآله آیه إلا وقد جمعتها ، ولیست منه آیه إلا وقد جمعتها ولیست منه آیه إلا وقد أقرأنیها رسول الله صلى الله علیه وآله وعلمنی تأویلها … .
📚 کتاب سلیم بن قیس ، نویسنده : سلیم بن قیس الهلالی الکوفی ، ص ۱۴۷ ، تحقیق : محمد باقر الأنصاری الزنجانی ، چاپ : الأولى ، سال چاپ : ۱۴۲۲ – ۱۳۸۰ ش ، چاپخانه : نگارش ، ناشر : دلیل ما .
۴️⃣ روایت از امام باقر ع :
🔵 محَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّه ومُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ ومُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْعَبَّاسِ بْنِ الْحَرِیشِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع قَالَ … فَکَذَلِکَ لَمْ یَمُتْ مُحَمَّدٌ إِلَّا ولَه بَعِیثٌ نَذِیرٌ قَالَ فَإِنْ قُلْتُ لَا فَقَدْ ضَیَّعَ رَسُولُ اللَّه ص مَنْ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ مِنْ أُمَّتِه قَالَ ومَا یَکْفِیهِمُ الْقُرْآنُ قَالَ بَلَى إِنْ وَجَدُوا لَه مُفَسِّراً قَالَ ومَا فَسَّرَه رَسُولُ اللَّه ص قَالَ بَلَى قَدْ فَسَّرَه لِرَجُلٍ وَاحِدٍ وفَسَّرَ لِلأُمَّهِ شَأْنَ ذَلِکَ الرَّجُلِ وهُوَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ السَّائِلُ یَا أَبَا جَعْفَرٍ کَانَ هَذَا أَمْرٌ خَاصٌّ لَا یَحْتَمِلُه الْعَامَّهُ قَالَ أَبَى اللَّه أَنْ یُعْبَدَ إِلَّا سِرّاً … .
📚 الکافی ، نویسنده : الشیخ الکلینی ، ج ۱ ص ۶۴ ، تحقیق : صححه وعلق علیه علی أکبر الغفاری ، چاپ : الرابعه، سال چاپ : زمستان ۱۳۶۵ ش ، چاپخانه : چاپخانه حیدری ، ناشر : دار الکتب الإسلامیه – تهران – ایران.
۵️⃣ روایت از رسول اکرم ص :
🔵 ۸۵ / [ ۳۲ ] – الدیلمی ، وأبو الحسن محمد بن شاذان ، عن زید بن ثابت ، قال : قال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : « إنی تارک فیکم الثقلین : کتاب الله ، وعلی بن أبی طالب ، وعلی أفضل لکم من کتاب الله ، لأنه مترجم لکم عن کتاب الله » .
🔴 قطعا من برای شما دو ثقل را بجای گذاشتم و علی بن ابی طالب افضل برای شماست از کتاب خدا برای اینکه او مترجم است برای شما نسبت به کتاب خدا .
📚 البرهان فی تفسیر القرآن ، نویسنده : السید هاشم البحرانی ، ج ۱ ص ۲۹ ، تحقیق : قسم الدراسات الاسلامیه / مؤسسه البعثه – قم.
✅✅✅ این آیات و روایات دلالت بر این دارند که تنها کسانی که مبین آیات متشابه قرآن هست اهل البیت علیهم السلام هستند نه هر کسی که ادعای علم داشته باشد در حالیکه هیچ نداند از ابتدائیات قرآن .
↩️↩️↩️ نتیجتا ثابت شد که :
- هر کسی نمی تواند قران را بفهمد بر خلاف ادعایی که این شخص داشت .
- تفسیر قرآن به قران برای آیات متشابه تنها با رجوع به اهل البیت ع میسر می باشد و ر کسی از روی جهل این عمل را انجام دهد جایگاهش جهنم می باشد .
- برای فهم قران تنها باید به اهل البیت ع رجوع کرد نه شخص دیگری .
🔁 در نهایت نیز یکی از دلایلی که وی برای اینکه بگوید قران را همگان خواهند بهمید ذکر کرده و نقد می کنیم :
منصور هاشمی برای این مهم به آیه ۱۰۳ سوره مبارکه نحل استشهاد کرده است : «وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ»
در حالیکه با مراجعه به صدر آیه ملاحظه خواهید کرد که آیه هیچ ارتباظی با مدعا این شخص نخواهد داشت «وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسَانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ»
بلکه نسبت به اشخاصی هست که پیامبر را متهم کرده بودند که این مطالب را از شخصی عجمی فرا گرفته است که خداوند در پاسخ به انها می گوید « وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ» و به زبان عجمی نازل نشده است .
حال سوال پیش می اید که با توجه بر اینکه عربی مبین نازل شده دلالت دارد که برای فهم صحیح ان به اهل البیت ع نباید رجوع کرد ؟؟؟
⁉️ جهالت و عناد و خود رایی تا به چه اندازه که آیات با این عظمت را اینچنین سخیفانه معنا و تاویل می برند …
والسلام علی من اتبع الهدی
مولف : ابومحمد