دانلود مقالهکتابخانهمطالعه انلاینمقالات

بررسی علایم ظهور(۱)

بسم الله الرحمن الرحیم

وصلی الله علی محمد و آله الأطیبین سیما مولانا بقیه الله علیه و علی آبائه الصلاه أجمعین یا مولانا یا صاحب الزمان… الغوث.. الغوث.. الغوث..

بحثی که در صدد ارائه آن هستیم بحثی کوتاه و تقریبا چهار جلسه ای هست پیرامون علامات ظهور حضرت صاحب الزمان و بیان نکات کلی و جزئی پیرامون آن.

علامت در واژه بمعنی نشانه است. و در اصطلاح می تواند معانی نزدیک بهمان معنی لغوی داشته باشد

لذا باتوجه به درک آنچه بعنوان علامات ظهور در بیان احادیث و روایات آمده است ، دانسته میشود که علامت در این معنی، درواقع بدو معنی کلی: دلالت و اقتراب است.

بدین معنی که علامات ظهور اولا دلالت کننده بر وجودی الهی بنام حضرت مهدی است و دلالت کننده بر امر ظهورش.

لذا همانطور که مرحوم علامه سید جعفر مرتضی در دراسه فی علامات الظهور عنوان داشته است، اصل وجود این علامت و برخی از تطبیقات حدسی و گمان مآبی که به ذهن شیعیان در خلال اتفاقات و پیشامدهای گوناگون می رسد، بنوعی ذهن شیعیان را همواره در طول تاریخ نسبت به وجود حقیقتی جاویدان و حتمی بنام ظهور امام زمان معطوف نگه می دارد.

لذا علامات ظهور از این جهت یک دلالت همیشگی نسبت به شیعیان در تمامی ادوار دارد.

البته باید مراقب بود که این جلوه از علامات ظهور مبادا منجر به انحراف عقیدتی شده و باعث این شود که با برخی تطبیقات و بویژه تبیقاتی که ناشی از تندروی های بسیار و «این همانی» های مکرر است، ما را بدین توهم وادار کند که امر ظهور در دوران ما بیش از هر زمان دیگری محقق شده و امام منتظَر همین چند ماه یا چند سال پیش رو حتما ظهور خواهند کرد.

این یک انحراف عقیدتی و افراط در دلبستگی به علامات ظهور و در نتیجه آن به غلط کشاندن این علامات مهم است.

اما همانطور که عنوان نمودیم، جنبه دوم از علامات ظهور، جنبه اقترابی آن است. بدین معنی که علامات ظهور در کنار دلالت بر اصل حقانی امام مهدی و اصل حقانیت ظهورش، بمعنی نشانه ی نزدیکی ظهور حضرت مهدی نیز می باشد.

بگونه ای که با رویدادِ علامات ظهور درمیابیم که در استانه ظهور حضرت مولانا الکریم مهدی صاحب الزمان هستیم و میان ما و ظهورش فاصله آنچنانی نیست.

این جنبه ی اقترابی علامات ظهور است. جنبه ای که حکایت از نزدیکی ظهور می کند، فارغ از دلالت بر اصل وجودی اش.

حال این سوال پدیدار می شود که آیا براستی احادیث اهل بیت درباره علامات ظهور، وارد شده است یا نه؟

بر کسی پوشیده نیست که احادیث فراوانی که بالغ از حد تواتر است درباره بیان و بررسی نشانه های ظهور حضرت مهدی صادر شده است.

همچنانکه محمد بن مسلم از امام صادق نقل می کند: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ S یَقُولُ : إِنَّ لِقِیَامِ اَلْقَائِمِ عَلاَمَاتٍ تَکُونُ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْمُؤْمِنِینَ .

فرمود: همانا برای خیزش قائم؛ نشانه هایی است که همگی از سوی خداوند متعال برای مومنان است.

حال باتوجه به این اصل که ظهور حضرت مهدی آکنده از علاماتی قابل توجه می باشد، بایستی پژوهید تا دانست که جنبه های اهمیت و ارزش این علامات دقیقا در چه چیزهایی هویدا می شود؟ و بقول سید ضیاء خباز در المهدویه الخاتمه چه ملاکهایی برای اهمیت بخشی بدین علامات ظهور داریم؟

ملاک هایی که صاحب المهدویه الخاتمه برای ارزش گزاری بر دانشِ نشانه های ظهور میگذارد، سه ملاک کلی است:

ملاک اول: راه یابی از شناخت علامت به شناختِ صاحب علامت

بدین معنی که علامت هرچیزی، بر وجود آن چیز دلالت می کند.

مثالی که زده شده بسیار واضح است. بعنوان مثال تابلوهای کنار جاده که با علامتهای گوناگون هستند.. علامتِ کم کردن سرعت. علامت سرعتگیر؛ علامت پیچ تند؛ علامت امکان عبور احشام؛ علامتِ محل عبور دانش آموزان و علامت سبقت ممنوع و …

همه ی این علامت ها نشانگر و دلالت کننده بر وجود مفاد آن علامات هستند.. علامتِ سرعتگیر نشانگر این است که بزدوی خودرو با یک سرعتگیر مواجه خواهد شد.

هم دلالت می کند بر اصول وجودش و هم بیان می کند نزدیکی وقوعش را.

علامت پمپ بنزین در کنار جاده هم اثبات می کند که در این جاده یک پمپ بنزین وجود دارد و هم گوشزد می کند که ما درحال نزدیک شدن به آن پمپ بنزین هستیم.

و هرقدری آن «مفاد علامت» ارزشمند تر باشد، اصلِ آن علامت نیز دارای ارزش می شود. همچنانکه اگر ما در جاده بنزین خودرو را درحال اتمام می بینیم و تنها چیزی که برایمان ارزش دارد یک پمپ بنزین است، بهمان میزان، رصد می کنیم تا یک تابوی علامتی از پمپ بنزین در کنار جاده ببینیم. و علت نیاز ما به پمپ بنزین منجر به اهمیت بخشی فراوان به تابلوی پمپ بنزین نیز می باشد.

با این مثال ساده درمیابیم که هرقدری مسئله ی ظهور حضرت صاحب الزمان برای ما ارزشمند و با اهمیت هست، بهمان میزان بایستی نسبت به علامات ظهورش نیز توجه و امعان نظر داشته باشیم.

اگر گمشده ما واقعا مهدی فاطمه است، پس بایستی در نشانه هایی که حاکی از نزدیکی ظهورش می باشد، بخوبی درک و فهم داشته باشیم تا مبادا بجای مهدی فاطمه، سراغ سوداگران دین و ایمان مردم برویم.

این ملاک اول از سه ملاک ارزش گزاری به دانش علامات ظهور.

اما ملاک دوم از سه ملاک اهمیت بخشی یه علامات ظهور.

ملاک دوم: دقت نظر در تطبیق نشانه ها با مصادیق خارجی

این ملاک به چه معنیست؟ بدین معنی که علامات ظهور بقدری اذهان و عواطف و فهم شیعیان را نسبت به حضرت امام مهدی معطوف می کند که عده ای از نابکاران درصدد انحراف ذهن شیعه از خط سیر اصلی آن بر می آیند. و تلاش می کنند بجای مصادیق واقعی علامات ظهور، مصادیق دروغین را عرضه بکنند و ذهن شیعیان را بهم بریزند.

روایتی که پشتوانه این ادعاست، روایتی است صحیح السند در غیبت نعمانی به نقل از زراره بن اعین که می گوید: شنیدم امام صادق S مى‌فرمود: نداکننده‌اى از آسمان ندا مى‌کند که: «فقط‍‌ فلانى امیر است» و آوا دهنده‌اى دیگر آواز مى‌کند:«فقط‍‌ على و پیروان او رستگار اند» عرض کردم:پس چه کسى پس از این با مهدى مى‌جنگد؟ فرمود: شیطان آواز مى‌دهد: «همانا فلانى و پیروانش پیروزند – شعار به نفع مردى از بنی امیّه-» عرض کردم: پس چه کسى مى‌تواند راست را از دروغ باز شناسد؟ فرمود: آن را کسانى که حدیث ما را نقل مى‌کرده‌اند و قبل از اینکه واقع شود، مى‌گویند که آن واقع خواهد شد و مى‌دانند که آنان همان بر حقّان راستگویند، مى‌شناسند». غیبت نعمانی ص۲۷۳

این روایت بیانگر میزان اهمیت و بیمناکی ماجراست؛ چراکه ابلیس ملعون تلاش خواهد کرد که در برخی از نشانه های ظهور، حقه بازی و فریبکاری کند و این خود تبدیل به آزمونی مهم شده و سنگ محک شیعیان در آستانه ظهور خواهد شد و تنها راه نجات از این آزمون سخت، دانستن نشانه هایی است که در روایات بجای مانده از آل محمد، بخوبی بیان شده است.

لذا فرمایش امام صادقS، خیلی سخن مهم و قابل تفکری است… امام وقتی راوی میپرسید: پس چه کسی می توان راه راست را از راه نادرست تشخیص دهد، می فرماید:

قُلْتُ فَمَنْ یَعْرِفُ اَلصَّادِقَ مِنَ اَلْکَاذِبِ قَالَ یَعْرِفُهُ اَلَّذِینَ کَانُوا یَرْوُونَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ یَکُونُ قَبْلَ أَنْ یَکُونَ وَ یَعْلَمُونَ أَنَّهُمْ هُمُ اَلْمُحِقُّونَ

آن را کسانى که حدیث ما را نقل مى‌کرده‌اند و قبل از اینکه واقع شود، مى‌گویند که آن واقع خواهد شد و مى‌دانند که آنان همان بر حقّان راستگویند، مى‌شناسند.

اینکه می فرماید: « قبل از اینکه واقع شود، مى‌گویند که آن واقع خواهد شد » یعنی رسیدن به درک درست و منسجم و قوی و همخوان با احادیث اهل بیت نسبت به فقه علامات ظهور.

و اما ملاک سوم:

ملاک سوم. حفظ خود از افتادن در باتلاق مدعیان دروغین.

لذا دومین ملاک از ملاکهای سه گانه ی: ارزشمندی دانش نشانه های ظهور همین است که با دانستن این علم، می توانیم حق را در جایگاهش قرار دهیم و از طریق عدل که همانا وضع, شی در موضعش می باشد، عدول نکنیم و مصادیق خارجی را توأم با احادیث اهل بیت درک کنیم و دچار فریبکاری ابلیس های زمانه در حقه بازی هایی که نسبت به علامات ظهور دارند و علامات را بکلی واژگون کرده و بر مصادیق کاملا بی ربط تطبیق میدهند، دچار نشویم.

آدمی وقتی پول ها را بخوبی بشناسد، وقتی بداند چه پولهایی در کشور هست.. همانند هزار تومانی .. دو هزار تومانی .. پنج و ده و پنجاه هزارتومانی … و نوع نخ و کاغذهای ان را بخوبی لمس و درک کند، دیگر وقتی برایش یک اسکناس سه هزار تومانی یا اسکناس هشت هزار تومانی بدهند و بگویند این اسکناس هشت هزار تومانی وجه رایج مملکت است، به آن گوینده می خندد و تنها چیزی که مجذوبش می کند حماقت و نادانی آن فردی است که عمرش را برای جعل اسکناس هشت هزار تومانی هدر داده است!

از طرفی با درک خوب و مناسب پول‌های رایج مملکت نیز، اگر روزی کاغذ پاره ای داده و بگویند این کاغذ، یک اسکناس تراول پنجاه هزار تومانی است، باز به گوینده اش می خندد که چطور هنوز نمی داند که با آن پول رسمی و با ارزش کشور و این کاغذ پاره چقدر تفاوت وجود دارد.

با این مثال ساده درمی‌یابیم که اگر کسی بدرستی بتواند علامات ظهور را درک کند و عقیده ای همخوان با احادیث اهل بیت علیهم السلام نسبت به علامات ظهور برگیرد، دیگر هر مدعی با هر لباسی.. چه مدعی هشت هزار تومانی باشد!!! چه مدعی کاغذه پاره ای پنجاه هزار تومانی !! به آسانی می تواند دروغین بودنش را تشخیص بدهد و از گرفتار شدن در باتلاق این مدعیان خود رو که چونان علف هرز در جای‌جای سرزمین سرزمین‌های اسلامی روییده اند،  همواره دور بماند.

لذا این سه ملاک کلی می تواند بما گوشزد کند که دانشِ علامات ظهور چقدر اهمیت دارد.

هم می توان آن را چونان راهی درست و نشانه هایی ارزشمند از ظهور حضرت مهدی سلام الله علیه دانست.

هم می توان بواسطه آن مفاهیم روایی و وعده های دوران ظهور را بر مصادیق حقیقی اش تطبیق داد.

و هم می توان برای یک عمر خود و اطرافیانمان را از گرویدن به یک مُشت فریبکار و کلاه بردار عقیدتی که در قالب نامهایی همانند خراسانی و یمانی و باب و نایب خاص و  سفیر و .. آمده اند دور نگه داشت.

این بعنوان یک مقدمه کلی از چرایی ارزشمندی پرداختن به فهم و دانستنِ نشانه های ظهور باشد، ان شا الله در سه جلسه بعدی پیرامون کیفیت علامات و مواردش گفتگو می کنیم.

در پناه خداوند متعال

اگر بر این نوشته ها اجر و پاداشی هست، همگی تقدیم به محضر حضرت صاحب الزمان. به امید عنایتی از او.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن