مقالاتنقد احمد الحسن بصریوثائق و اسنادوثائق و اسناد تصویری

نسبت دروغ به علمای شیعه و استناد به روایات مخالفین برای اثبات خود

بسم الله الرحمن الرحیم
🔰 نسبت دروغ به علمای شیعه و استناد به روایات مخالفین برای اثبات خود
❇️ طبق مطالبی که در پست های قبلی بیان داشتیم یکی از راه های شناخت مدعی کاذب از صادق عدم وجود صفات مُثبت فضل در شحص مدعی می باشد .
⬅️⬅️⬅️ یکی از مواردی که میخواهیم ایندفعه نسبت به یکی از صفات سلبی اشاره کنیم و آن را در شخص مورد نظر خود واکاوی کنیم 👈کذب گویی👉 در نسبت به دادن مطالبی به دیگران برای اثبات مدعای خود هست.
♻️ احمد اسماعیل بصری در کتاب خود به نام المتشابهات در جواب به سوال شماره ۱۴۴
🔵 وروى الشیخ علی الکورانی فی کتاب معجم أحادیث الإمام المهدی (ع): ما المهدی إلا من قریش، وما الخلافه إلا فیهم غیر أن له أصلاً ونسباً فی الیمن)، وبما أن المهدی الأول من ذریه الإمام المهدی (ع) فلابد أن یکون مقطوع النسب؛ لأن ذریه الإمام المهدی (ع) مجهولون، وهذه الصفات هی صفات الیمانی المنصور وصفات المهدی الأول؛ لأنه شخص واحد کما تبین مما سبق.
🔴 شیخ علی کورانی در کتاب معجم احادیث امام مهدی عج روایت کرده است: مهدی جزء از قریش نیست، جزء آنکه اصل ونسبی در یمن هم دارد نظر به اینکه مهدی اول از فرزندان امام مهدی استریال پس باید مقطوع النسب باشد، زیرا فرزندان امام مهدی نا شناخته هستند و این صفات، صفات یمانی و صفات مهدی اول است.
📚 المتشابهات، لسید احمد الحسن ج۴ صص۴۵-۴۶ ، الطبعه الثانیه.
⬅️⬇️ همین مطلب را یکی از تبعه او به نام الشیخ ناظم العقیلی هم ذکر کرده است در کتاب :
📚 سامری عصر الظهور ، الشیخ ناظم العقیلی ص۱۳ ، الطبعه الثانیه.

✅✅✅ حال ابتدائا دروغ و کذب این امام و تبعه این جریان را روشن کرده و بعد از آن به مخالفت آشکاری که به روایات اهلبیت و دستورات ائمه داشته اند می پردازیم:
۱️⃣. روشن کردن دروغ :
برای روشن دروغ همین بس که شیخ علی کورانی حفظه الله تعالی اصلا این مطلب را روایت نکرده است، در حالی که این نسبت به ایشان نشان از جهل علمی امام این جریان و همچنین تبعه ان دارد که هنوز معنای روایت کردند را نمی داند، حال با هم متن اصلی شیخ علی کورانی حفظه الله تعالی را مشاهد می کنیم :
🔵 ووردت فی المصادر السنیه عده أحادیث متعارضه حول الیمانی أو القحطانی، بعضها یذکر أنه یظهر قبل المهدی، وبعضها یذکر أنه یظهر بعد المهدی ، وبعضها یذکر أنه هو المهدی . وبعضها ینفی أن یکون المهدی یمانیا أو قحطانیا. وبعضها یظهر فیه أثر الاختلاف الذی تفاقم فی العهد الأموی بین عرب الجنوب الیمانیین وعرب الشمال القرشیین وغیرهم . ونحن نوردها کما هی بدون تحقیق فی رجال أسانیدها أو متونها، حیث لا یخفى حالها على الناظر البصیر، خاصه وأنها مقطوعه لم تسند إلى النبی صلى الله علیه وآله .

🔴 در مصادر اهل سنت روایات متعارض حول یمانی آمده است. برخی از آنها می گویند او قبل از مهدی ظهور میکند، بعضی از آنها می گویند او بعد از مهدی ظهور می کند، عده ای می گویند او خود مهدی هست و برخی یمانی یا قحطانی بودن مهدی را نفی می کنند واز برخی نیز اختلافی که در عهد اموی بین عرب های یمانی جنوب و عرب های قرشی شمال و غیر آنها بزرگ شد، آشکار میشود؛ ما بدون تحقیق در رجال سند و متن آنها، این روایات را می آوریم، زیرا حال آنها بر بیننده بصیر مخفی نیست، واین روایات سند ندارد و از رسول خدا نیز روایت نشده اند .
📚 الکورانی العاملی، الشیخ علی معجم احادیث امام المهدی عج، ۱۳، ص۲۹۷، تحقیق الشیخ علی الکورانی العاملی، ناشر: مؤسسه المعارف الإسلامیه – قم، الطبعه:الأولی، ۱۴۱۱هـ.

✳️✳️✳️ این متنی که پیش روی خود داشتید نشانگر این بود که اولا آ کورانی مطلبی را برای رد بیان کرده نه قبول آن
↩️ همانطوری که در کتاب المعجم الموضوعی لاحادیث الامام المهدی ص ۶۱۶ بیان می کند که :
🔵 لکن کعباً باع یمانیته لقریش لیفدی بها یهودیته ! فقد روى عنه ابن حماد فی / ۱۰۳ و ۱۰۹ ، قال : ( ما المهدی إلا من قریش ، وما الخلافه إلا فیهم غیر أن له أصلاً ونسباً فی الیمن ) . وروى شبیهه عن عبد الله بن عمرو العاص ! أقول : لا نطیل فی سرد أقاویلهم فی القحطانی الذی جعلوه ملکاً سیئاً بعد المهدی « علیه السلام »، وبعد غزو الحبشه للبیت وهدمها الکعبه وتخریبها مکه ، فی خرافات کعب الأحبار التی صارت فصلاً کاملاً من فتن ابن حماد وغیره من مصادرهم . وسنذکر طرفاً منها فی فصل ما یکون بعد المهدی « علیه السلام » . إن مشکله هؤلاء المصنفین أنهم شحنوا کتبهم بظنون عقیمه واحتمالات سقیمه من هرطقات أحبار الیهود… .
۲️⃣. عدم تبعیت از دستور ائمه :
همانطوی که در قسمت قبل مشاهده نمودید، دیدید که احمد اسماعیل بصری و پیروانش برای اثبات اباطیل خود
اولا دروغی بسیار فاحش و واضح را به یکی از علمای شیعه زده اند که کتبش بسیار معروف هست حداقل نزد اهل علم و براحتی با یک رجوع می تواند به کذب گویی آنها پی ببرد، اما گویی این جماعت دجالیه مردم و محققین را مانند بز اخفشی در نظر گرفته اند که هر چه بگویند آنها چشم بسته قبول کنند … .
ثانیا صراحتا با دستور ائمه مخالفت ورزیده اند در حالی که ائمه بسیار سفارش نموده اند که حتی مناقب ما اهل بیت را هم از مخالفین (عامه) ما نگیرید، حال چه برسد در بحث معارفی مهدویت اینچنین خواهد بود ، برای نمونه به چند روایت استشهاد می کنیم که ان شاء الله مورد افاقه بشود …
🔵 عنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَهَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ الإمام الصادق صلوات الله علیه إِنَّا نَأْتِی هَؤُلَاءِ الْمُخَالِفِینَ فَنَسْمَعُ مِنْهُمُ الْحَدِیثَ یَکُونُ حُجَّهً لَنَا عَلَیْهِمْ.
قَالَ صلوات الله علیه: لَا تَأْتِهِمْ وَ لَا تَسْمَعْ مِنْهُمْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَعَنَ مِلَلَهُمُ الْمُشْرِکَهَ.
📚 بحار الأنوار (ط بیروت)، ج ۲، ص: ۲۱۶
🔴 هارون ابن خارجه می گوید خدمت امام صادق صلوات الله علیه عرض کردم: ما (شیعه و پیروان شما) نزد مخالفین (سنّی ها و…) میرویم و از آنان حدیثی که حجّت و دلیل ما بر علیه آنان هست را از ایشان میشنویم (شایسته است چنین کارى را انجام دهیم)؟ حضرت فرمود: نزد آنها نرو و (حدیثی) از آنها نشنو، خداوند ایشان را لعنت کرده و ملّت های مشرک آنها را لعنت نموده است.

🔵 عنْ عَلِیِّ بْنِ سُوَیْدٍ السَّائِیِ قَالَ: کَتَبَ إِلَیَّ أَبُو الْحَسَنِ الإمام الکاظم صلوات الله علیه وَ هُوَ فِی السِّجْنِ: وَ أَمَّا مَا ذَکَرْتَ یَا عَلِیُّ مِمَّنْ تَأْخُذُ مَعَالِمَ دِینِکَ لَا تَأْخُذَنَّ مَعَالِمَ دِینِکَ عَنْ غَیْرِ شِیعَتِنَ فَإِنَّکَ إِنْ تَعَدَّیْتَهُمْ أَخَذْتَ دِینَکَ عَنِ الْخَائِنِینَ الَّذِینَ خَانُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ خَانُوا أَمَانَاتِهِمْ إِنَّهُمُ اؤْتُمِنُوا عَلَى کِتَابِ اللَّهِ فَحَرَّفُوهُ وَ بَدَّلُوهُ فَعَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللَّهِ وَ لَعْنَهُ رَسُولِهِ وَ لَعْنَهُ مَلَائِکَتِهِ وَ لَعْنَهُ آبَائِیَ الْکِرَامِ الْبَرَرَهِ وَ لَعْنَتِی وَ لَعْنَهُ شِیعَتِی إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ.
📚 وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص: ۱۵۰ ، رجال الکشی – إختیار معرفه الرجال، النص، ص: ۴
🔴 از علىّ بن سوید سائیّ رسیده که گفته: حضرت ابو الحسن اوّل امام کاظم صلوات الله علیه هنگامى که در زندان بود به من نوشت: اى علىّ (بن سوید) و امّا آنچه یادآورى نمودى از اینکه معارف و نشانه هاى دین را از چه کسى فرا فراگیرى؟ (پاسخ آن اینست): معالم دینت را جز از شیعه و پیروان ما فرا مگیر، زیرا اگر از ایشان تجاوز نموده و بگذرى (معالم دین را از آنان یاد نگیرى) دینت را از خیانتکاران و نادرستکاران که به خدا و رسول او و به امانات و سپرده هاى (اوامر و نواهى) ایشان خیانت و نادرستى کردند فرا گرفته اى، ایشان (خیانتکاران) را بر کتاب خداوند امین و درستکار گردانیدند پس آنان کتاب خدا را تحریف و دگرگون و تبدیل کردند، پس لعنت خدا و پیامبر و فرشتگان او و لعنت پدران گرامى و نیکو کردارم و لعنت من و لعنت شیعه ام تا روز قیامت بر ایشان باد.

🔵 … «ثُمَّ قَالَ الرِّضَا یَا ابْنَ أَبِی مَحْمُودٍ إِنَّ مُخَالِفِینَا وَضَعُوا أَخْبَاراً فِی فَضَائِلِنَا وَ جَعَلُوهَا عَلَى ثَلَاثَهِ أَقْسَامٍ أَحَدُهَا الْغُلُوُّ وَ ثَانِیهَا التَّقْصِیرُ فِی أَمْرِنَا وَ ثَالِثُهَا التَّصْرِیحُ بِمَثَالِبِ أَعْدَائِنَا فَإِذَا سَمِعَ النَّاسُ الْغُلُوَّ فِینَا کَفَّرُوا شِیعَتَنَا وَ نَسَبُوهُمْ إِلَى الْقَوْلِ بِرُبُوبِیَّتِنَا وَ إِذَا سَمِعُوا التَّقْصِیرَ اعْتَقَدُوهُ فِینَا وَ إِذَا سَمِعُوا مَثَالِبَ أَعْدَائِنَا بِأَسْمَائِهِمْ ثَلَبُونَا بِأَسْمَائِنَا وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ‏ یَا ابْنَ أَبِی مَحْمُودٍ إِذَا أَخَذَ النَّاسُ یَمِیناً وَ شِمَالًا فَالْزَمْ طَرِیقَتَنَا فَإِنَّهُ مَنْ لَزِمَنَا لَزِمْنَاهُ وَ مَنْ فَارَقَنَا فَارَقْنَاه‏».
📚 عیون أخبار الرضا علیه السلام ج۱ ص۳۰۴.
🔴 «سپس امام(ع) فرمودند: اى ابن ابی محمود! مخالفین ما سه نوع خبر در فضائل ما جعل کرده‏اند: ۱ – غلوّ، ۲- کوتاهى در حقّ ما، ۳- تصریح به بدى‏هاى دشمنان ما، و دشنام به آنان. و وقتى مردم اخبار غلوّ آن دسته را میشنوند، شیعیان ما را تکفیر مى‏کنند و میگویند: شیعه قائل به ربوبیّت ائمّه خود مى‏باشد. و وقتى کوتاهى در حقّ ما را مى‏شنوند، به آن معتقد میشوند، و وقتى بدى‏هاى دشمنان ما و دشنام به آنان را میشنوند، ما را دشنام میدهند … .

✅✅✅ این روایات به وضوح دلالت بر این مطلب دارد که هیچ چیز از معالم دینی ات را حتی مناقب اهل بیت را از مخالفین نباید گرفت، اما می بینیم که احمد بصری و اتباعش در حالی که ادعای تبعیت از اهل بیت دارند و مخالفین خود را به عدم تبعیت از اهل بیت متهم میکنند اما صراحتا مخالفت کرده و معالم دینی خود را با دروغ و استناد به عامه می گیرند .
💠 مولف: ابو زهراء

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن