دانلود مقالهکتابخانهمطالعه انلاینمقالات

جایگاه استخاره

استخاره در انجام دادن واجبات و ترک محرمات و در مواردى که عقل حکم قاطع و روشنى در مورد خیر و شرّ فعلى داشته باشد یا جایى که بتوان با مشورت دیگران خیر را از شرّ بازشناخت جایی ندارد. برای مطالعه بیشتر میتوان به بحار الانوار ،ج۸۸ ص۲۲۹ و فصلنامه علمی -تخصصی (فقه)، مقاله

( اعتبارسنجى استخاره با قرآن)، ش ۶۸ ،ص۶۴، محمد جواد دانیالی. مراجعه کرد .

همچنین لازم به ذکر است که هیچ کدام از اهل بیت علیهم السلام استخاره را راه برای پی بردن و شناخت حجت های الهی پیشنهاد یا تجویز نکرده اند و در پاسخ به کسانی که از آنها دلیل برای امامتشان میخواستند سفارش به استخاره گرفتن نکرده اند.

همچنین آنچه مسلم است و از  هیچ یک از فقهای شیعه – حتی بزرگانی مانند سید بن طاوس که عنایت ویژه ای به استخاره داشته است-  خلاف آن دیده نشده است: در تمام اموری که امر شریعت توسط قرآن، عقل و روایات اهل بیت (علیهم السلام) به صورت روشن بیان گردیده است، جای استخاره نبوده و نمی توان بدان تمسک جست.

شیخ مفید در باره جایگاه و محل استفاده از استخاره می گوید:

و لَا یَنْبَغِی لِلْإِنْسَانِ أَنْ یَسْتَخِیرَ اللَّهَ فِی فِعْلِ شَیْ‏ءٍ نَهَاهُ عَنْهُ وَ لَا حَاجَهَ بِهِ فِی اسْتِخَارَهٍ لِأَدَاءِ فَرْضٍ

ترجمه: ((سزاوار نیست که انسان در امری که خدا نهی کرده است و یا امری که خدای متعال واجب نموده است و بدان ها یقین دارد،استخاره نماید))

                                فتح الابواب ،ص۱۷۶ . بحار الانوار ،ج۸۸ ص۲۲۹

تایید این مطلب را در کلام سید بن طاوس چنین می یابیم:

و لقد کرر مراسلتی و مکاتبتی بعض ملوک الدنیا الکبار فی أن أزوره فی دار یتنافس فی دخولها کثیر من أهل الاغترار، ……….و کتبت إلیه غیر مره: إن الذی کان یحملنی على لقاء الملوک فی بدایه الأعمار التعویل بالاستخاره، و قد رأیت الآن بما وهبنی اللّه جلّ جلاله من الأنوار و الاطلاع على الأسرار أن الاستخاره فی مثل هذه الأسباب بعیده عن الصواب و خاطره مع ربّ الأرباب.))

ترجمه: ((یکى از پادشاهان بزرگ دنیا بارها به من نوشت در سرایى از او دیدار کنم که بسیارى از مردم غافل آرزوى رفتن به آنجا را داشتند. ………..نیز بارها به او نوشتم، چیزى که در آغاز زندگانى دیدار پادشاهان را بر من تحمیل مى‏کرد اعتماد من به استخاره بود امّا اکنون به موهبت انوارى که خداى جل جلاله به من عنایت فرموده است متوجه شدم که استخاره کردن در این موارد ، دور از صواب و مبارزه با رب الارباب است.))

کشف المحجه لثمره المهجه، ص: ۱۶۲

بنابراین جایگاه استخاره بسیار واضح است که در اموری که دین و عقل آنها را برای ما تبیین کرده اند جایگاهی ندارد و ما باید پیرو دین باشیم نه استخاره..

و حتی اموری که بطلان آنها  یا شر و خیر بودن آنها بسیار واضح هست هیچگونه جایگاهی ندارد

مانند این است که یک کشور برای آنکه اداره کشور را به دست یک مجنون و یا یک عاقل بدهد استخاره کند که به کدام یک آن حکومت را بسپارد !!

بسیار واضح هست که نه دین و نه عقل راضی به این کار نیستند پس در اینجا دیگر استخاره ای گرفته نمیشود…

اکنون که به قطع و تواتر امامت  و وصایت بعد از پیامبر در ۱۲ نفر از ائمه حصر شده است استخاره گرفتن در این مورد بسیار واضح البطلان است.

بار دیگر خوانندگان را بدین نکته توجه می دهیم که در سیره عملی رسول خدا و ائمه (علیهم السلام)، و حتی یاران این بزرگوارن ، دلیل اثبات امامت  با استخاره جایگاهی نداشته و در هیچ یک از منابع روایی شیعه حدیث یا گزارش تاریخی  در این باب وجود ندارد . و  آنچه را نیز که طرفداران احمد به کتب شیعه نسبت می دهند توهم و دروغی از جانب آنان می باشد.

اما ممکن است سوالی شود که آیا میتوانیم از استخاره در مسائل علمی و یا در امامت  استفاده کنیم؟

وصیت و وصی احمد الحسن/ص۱۵۸«ترجمه فارسی کتاب الوصیه و الوصی»

نظر شیخ طوسی پیرامون استخاره :

شیخ طوسی در کتاب الغیبه، انتخاب امام از طریق استخاره را یک امری میداند که فقط ابله ها و بی عقل ها به آن اعتقاد دارند .

به همین جهت ایشان در ذیل روایتی که فرقه واقفیه « ۷امامی ها»  آن را جعل کردند که « جناب صفوان بن یحی رحمه الله علیه با استخاره به امام رضا علیه السلام ایمان آورده است » میفرمایند :

أن الرجل الذی ذکر ذلک عنه فوق هذه المنزله لموضعه و فضله و زهده و دینه فکیف یستحسن أن یقول لخصمه فی مسأله علمیه أنه قال فیها بالاستخاره اللهم إلا أن یعتقد فیه من البله و الغفله ما یخرجه عن التکلیف فیسقط المعارضه لقوله.

ترجمه : مردی ( صفوان بن یحی)  که این را به او نسبت داده اند بالاتر از این منزلت است به خاطر جایگاه و فضل و زهد و دین داری ایشان پس چگونه میتوان قبول کرد که ایشان به دشمنان خود در یک مساله علمی ( امامت) که او با استخاره به آن یقین پیدا کرده است؟ مگر اینکه اعتقاد پیدا کنیم که ایشان ابله و نا آگاه هستند به گونه ای که تکلیف از ایشان ساقط شود و این معارض هست با قول او.

در نتیجه :

      استخاره در اموری که عقل و شرع تکلیف را در آنها مشخص کرده است و همچنین مسائل علمی جایگاهی ندارد. و اموری وابسته به واجبات یا محرمات یا مستحبات یا مکروحات فراتر است آن است که با استخاره یا خواب تعیین تکلیف شوند.

الغیبه (للطوسی) ص: ۶۲

دانلود مقاله

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن