نقد احمد الحسن بصری
یمانی کیست؟

یمانی حقیقی کیست ؟
چه جایگاهی دارد ؟
راه شناخت او چیست ؟
استحباب پیوستن و همراهی با او به چه معنا وعلتی است ؟
۱—یمانی یکی از علائم محتوم قبل از قایم قائم ع است .
-وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَهَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُو لُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَا تٍ الْیَمَانِیُّ وَ السُّفْیَانِیُّ وَ الصَّیْحَهُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّهِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیْدَاءِ.
پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است؛ یمانی، سفیانی، بانگ آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف بیداء.
کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص: ۶۵۰
۲- طبق یک روایت ، پرچم یمانی یکی از پرچم های هدایت میباشد / و طبق روایتی هدایت کننده ترین پرچم / و به سمت امام عصر عج دعوت مینماید.
وَ لَیْسَ فِی الرَّایَاتِ رَایَهٌ أَهْدَى مِنْ رَایَهِ الْیَمَانِیِّ هِیَ رَایَهُ هُدًى لِأَنَّهُ یَدْعُو إِلَى صَاحِبِکُم
در میان پرچمها راهنماتر از پرچم یمانىّ نباشد که آن پرچم هدایت است زیرا دعوت به صاحب شما مىکن
الغیبه للنعمانی، النص، ص: ۲۵۶
۳- مطابق همین روایت فوق تبعیت از یمانی تبعیت از شخص او نیست .
یعنی شخص او موضوعیت ندارد .بلکه او چون یدعوا الی صاحبکم است تبعیتش لازم است . لذا خود امام ع میفرماید لانه یدعوا الی صاحبکم . یعنی چون دعوت به امام مهدی میکند تبعیتش لازم است و خود او موضوعیتی ندارد . بر خلاف امام معصوم که ایمان به شخص او و التزام به ولایت او و تصرف او و خلیفه الله بودن او و شناخت مقامات او و معرفه او حق المعرفه و … همه و همه موضوعیت دارد و شرط ایمان است .
۴- پیوستن و همراهی با یمانی جایز و مستحب است
از انجایی که قول به همراهی و شراکت با یمانی به عنوان جنگ و خروج و بذل جان ، به عنوان یک امر مهم اعتقادی شناخته میشود ، احتیاج به تواتر روایی و نصوص و ادله ی قطعی و یقینی دارد . و حال انکه تنها محتوم بودن و علامت بود یمانی را در روایات متواتر ثابت میشود .
و تنها همین یک روایت است که مقداری تفصیل در امر یمانی در ان وجود دارد .
لذا وجوب همراهی با او قابل اثبات نیست . و تنها روایتی که مقداری به تفصیل یمانی پرداخته است همین حدیث میباشد . که خبر واحد و غیر یقینی است و برای اثبات یک اصل اعتقادی و وجوبی ، خصوصا در مسئله ی دماء و خروج کفایت نمیکند . (خصوصا با انهمه نهی و حساسیت نسبت به مسائل دماء و قیام و خروج در روایات و شرع ) .
با این حال از همان یک روایت نیز وجوب پیوستن به یمانی ثابت نمیشود .
۵- مقابله و جنگ و تعدی بر علیه یمانی جایز نیست . اما همراهی با او نیز واجب نیست .
طبق همان روایت فوق میفرمایند :
وَ لَا یَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ یَلْتَوِیَ عَلَیْهِ فَمَنْ فَعَلَ ذَلِکَ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ لِأَنَّهُ یَدْعُو إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى طَرِیقٍ مُسْتَقِیم
هیچ مسلمانى را روا نباشد که بر علیه آن پرچم مقابله نماید ، پس هر کس چنین کند او از اهل آتش است، زیرا او به سوى حقّ و راه مستقیم فرا مىخواند.
الغیبه للنعمانی، النص، ص: ۲۵۶
دقت فرمایید که جنگ و مقابله با یمانی نهی شده است / و نه عدم همراهی و عدم ملازمت با او .
روایت نفرموده است یلتوی عنه / به معنای سرپیچی و تخلف . یعنی نفرموده نپیوستن و با او نبودن جایز نیست .
بلکه فرموده یلتوی علیه / به معنای تقابل . یعنی جایز نیست بر علیه او اقدامی نماید و با او درگیر شود .
دقت فرمایید در قضیه ی جیش اسامه .
– فَجَعَلَ یَقُولُ: أَنْفِذُوا جَیْشَ أُسَامَهَ، لَعَنَ اللَّهُ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ .. وَ یُکَرِّر
پیامبر اکرم بارها و بارها مسلمانان را امر به تنفیذ و الحاق جیش اسامه فرمودند و میفرمودند لعن الله من تخلف عن جیش اسامه و مدام تکرار میکردند .
بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۳۰، ص: ۴۳۱
میبینیم که در اینجا لعن پیامبر ص هم شامل متخلفین شده و این نشان از کفر بودن تخلف از جیش اسامه است !!! و شدت اهمیت این مطلب و لزوم تبعیت از او واضح بوده . و حتی لعن و عتابی که در تخلف از جیش اسامه وجود دارد از قضیه ی یمانی هم شدیدتر است و مشمولین لعن پیامبر بی شک در بدترین مراتب کفر و عذاب قرار دارند (و حتی خود این مطلب یکی از مطاعن مهم دو خلیفه ی غاصب ملعون است که همیشه مورد استشهاد شیعه بوده است . )
در اینجا پیامبر ص میفرمایند ( تخلف عن جیش )
عن با علیه فرق میکند . اینجا عن امده /یعنی سرپیچی و تخلف هم امده / یعنی نپیوستن و همراهی نکردن از اسامه نهی شده و لعن شده است .
اما در یمانی از این پایینتر است / و علیه است / یعنی بر علیه او اقدام کردن و با او درامیختن نهی شده .
نه انکه سرپیچی و تخلف از او نهی شده باشد .
۶- یمانی تنها پرچم هدایت نیست و پرچم های هدایت دیگری نیز وجود داشته و به همراهی با انان سفارش شده است .
همچون خراسانی و شعیب بن صالح .
حَتَّى تَرْتَفِعَ رَایَاتٌ سُوْدٌ مِنَ الْمَشْرِقِ، فَیَسْأَلُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَ، وَ یُقَاتِلُونَ فَیُنْصَرُونَ، فَیُعْطُونَ الَّذِی سَأَلُوا، فَمَنْ أَدْرَکَهُمْ مِنْکُمْ ـ أَوْ مِنْ أَبْنَائِکُمْ ـ فَلْیَأْتِهِمْ وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ، فَإِنَّهَا رَایَاتُ هُدًى، یَدْفَعُونَهَا إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی، یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا، کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما
طبق حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: تا اینکه پرچم های سیاه از مشرق بلند شوند …. هر کس از شما یا فرزندان شما آن را درک کرد، پس به آنها بپیوندید حتی سینه خیز روی برف، حبوا علی الثلح؛ «فانّها رایات هدی » به تحقیق که آنها پرچم های هدایت هستند…..
دلائل الإمامه (ط – الحدیثه)، ص: ۴۴۶
هم می فرماید که پرچم های سیاه از مشرق هستند و هم می فرماید که به آنها بپیوندید که یعنی هدایت هستند و هم به صراحت می فرماید: فانها رایات هدی .
وَ یَبْعَثُ السُّفْیَانِیُّ جَیْشاً إِلَى الْکُوفَهِ وَ عِدَّتُهُمْ سَبْعُونَ أَلْفاً فَیُصِیبُونَ مِنْ أَهْلِ الْکُوفَهِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْیاً فَبَیْنَا هُمْ کَذَلِک إِذْ أَقْبَلَتْ رَایَاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ وَ تَطْوِی الْمَنَازِلَ طَیّاً حَثِیثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِم
الغیبه للنعمانی، النص، ص: ۲۸۰
به صراحت می فرماید پرچم هایی از خراسان که با آنها نفری از اصحاب امام زمان هست [به سمت کوفه می روند که
سفیانی به آنجا لشکر فرستاده است ..]
بنابراین این نفری از اصحاب امام زمان، به یمانی نپیوسته است و در لشکریان خراسان هست این خیلی مهم و جالب هست،
طبق احادیثی هم که نوشتم شعیب بن صالح که طبق احادیث از فرماندان سپاه امام زمان هم هست، در سپاه خراسانی است
… و این نشانه هدایت بودن این پرچم هاست و واجب نبودن پیوستن به یمانی…
۷- طبق فرمایش امام باقر ع حفظ نفس وجان برای امام مهدی عج اولی است / و پیوستن به یمانی و غیره او واجب نیست .
عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْکَابُلِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ سلام الله علیه أَنَّهُ قَالَ: کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ ثُمَّ یَطْلُبُونَهُ فَلَا یُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا یَقْبَلُونَهُ حَتَّى یَقُومُوا وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِکُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّی لَوْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ لَاسْتَبْقَیْتُ نَفْسِی لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ.
حضرت می فرمایند : قومی از مشرق قیام می کنند ، حق را می طلبند به آن ها داده نمی شود …..شمشیر بر می دارند پس به آنها آنچه می خواستند داده می شود، … پس آن را نمی دهند مگر به صاحب شما «صاحبکم» کشته هایشان شــــــهید هستند…. [این تاییدی است بر این قیام و هدایت بودن این پرچم]
اما نکته مهم این هست که امام می فرمایند:
اگر آن زمان را درک کردم، خودم را و جانم را برای صاحب این امر ، یعنی امام زمان نگاه می دارم . یعنی به این لشکرهای هدایت هم نمی پیوندم ؛ وکلا درمیفرمایند در ان زمان و با وجود تمام ان پرچم های هدایت ، باز نفس خود را برای امام عج حفظ میکردم .
این ( صاحب هذا الامر ) همان ( صاحبکم ) است در خط بالا که خراسانی پرچم را به او مسپارد . و همان ( یدعوا الی صاحبکم ) است در حدیث یمانی . که همان وجود نازنین امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشند .
۸- یمانی بداء پذیر است / زیرا تنها یک علامت است و بذاته هیچ موضوعیتی ندارد .
در حدیث اول گفتیم که فرمودند : یمانی یکی از علامات محتومات قبل از قائم است .
– قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو هَاشِمٍ دَاوُدُ بْنُ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِیُّ قَالَ: کُنَّا عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الرِّضَا ع فَجَرَى ذِکْرُ السُّفْیَانِیِّ وَ مَا جَاءَ فِی الرِّوَایَهِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع هَلْ یَبْدُو لِلَّهِ فِی الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ یَبْدُوَ لِلَّهِ فِی الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِیعَادِ وَ اللَّهُ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ .
ابو هاشم داود بن قاسم جعفرىّ گوید: «ما در محضر امام جواد علیه السّلام بودیم و سخن از سفیانى به میان آمد و آنچه در روایات آمده که کار او از حتمیّات است، من به آن حضرت عرض کردم: آیا خدا را در امور حتمى بدائى پدید مىآید؟ فرمود: آرى، به آن حضرت عرض کردیم: پس با این ترتیب ما مىترسیم که در مورد قائم نیز خدا را بدائى حاصل شود، فرمود: همانا قائم از وعدهها است، و خداوند خلاف وعده خود رفتار نمىکند»(( اشاره به ایه ی > وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ . ))
الغیبه للنعمانی، النص، ص: ۳۰۳
دقت: در روایات میفرمایند : علامات محتومات قبل از قائم ۵ تا است که یکی از انها یمانی است »> لذا مارقین نمیتوانند مدعی شوند یمانی که از علامات محتومات قائم است خودش قائم است . و یک چیز نمیتواند علامت خودش باشد .
در نتیجه :
اولا : یمانی هم از محتوماتی است که ممکن است بداء در ان واقع شود .
ثانیا : قطعا یمانی یک علامت و نشانه ی غیر ضروری و بداء پذیر و غیر از قائم است . زیرا در یمانی بداء راه دارد . اما در قائم بداء ممکن نیست زیرا وعده ی الهی میباشد و ان الله لا یخلف المیعاد .
۹- علاوه بر لزوم وجود تمام شرایط فوق ، امور زیر نیز به عنوان علامت و صفت و راه شناخت یمانی حقیقی باید مد نظرباشد :
الف – لزوم توجه و صدق هشت مورد فوق درباره ی او .
ب – یمانی شیعه است و متقی . یعنی کذاب و مدلس و مبدع نیست . او اهل بدعت در دین و ادعاهای دروغین نیست / نه ادعای نبوت دارد و نه ادعای امامت و نه ادعای مهدویت و نه ادعای قائم بودن و …نه کذاب است و نه مدلس و نه خائن به کلام وسیره و سنت ال محمد ع و نه ناصبی و دشمن شیعه …
ج- از مهمترین علامات خروج او به همراه سفیانی و خراسانی در یک روز است دقیقا . و خروج این سه با هم ، تصدیق کننده و ثابت کننده ی حقیقی بودن و واقعی بودن انها میباشد .
خُرُوجُ السُّفْیَانِیِّ وَ الْیَمَانِیِّ وَ الْخُرَاسَانِیِّ فِی سَنَهٍ وَاحِدَهٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یَوْمٍ وَاحِدٍ نِظَامٌ کَنِظَامِ الْخَرَزِ یَتْبَعُ بَعْضُهُ بَعْضا
خروج سفیانىّ و یمانىّ و خراسانىّ در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد با نظام و ترتیبى همچون نظام یک رشته که به بند کشیده شده هر یک از پى دیگرى .
الغیبه للنعمانی، النص، ص: ۲۵۶
د – خروج یمانی از یمن است .
روایات مستفیضه وارد شده است که خروج یمانی از یمن است و بعضا صریحا در ان لفظ من یمانی الیمن ذکر شده است .
جهت اختصار :
۱—: وقد یکون خروجه وخروج الیمانی من الیمن مع الرایات البیض فی یوم واحد وشهر واحد وسنه واحده
و همانا خروج سفیانی . وخروج یمانی از یمن که به همراه پرچم های سفید است . در یک روز وماه و سال میباشد .
اثبات الرجعه ص ۶۴