معیار های شناخت یمانی
معیار های شناخت یمانی
یکی از علایم حتمیه ظهور حضرت مهدی موعود خروج یمانی از یمن است، و از آنجایی که این اتفاق در برهه ای حساس از تاریخ اتفاق می افتد و شخصیت این بزرگوار مورد طمع شیادان و دجالان واقع شد میشود، و در عصر حاضر بدلیل حوادث اتفاق افتاده در شام و یمن و عراق، بازار مدعیان گرم گشته و به فریب دادن مردم از این راه روی اورده اند و برخی نیز بازارشان رونقی یافته است که پشیبانی دستگاه های جاسوسی غرب و صهیونیزم و استفاده از ابزار مجازی تبیلغ به رشد آنان کمک کرده است.
ما در این نوشتار مختصر در پی آنیم تا با بررسی روایات رسیده از اهل البیت علیهم السلام به معیار های شناخت یمانی بپردازیم.
قبل از ورود به بحث این نکته را باید یاد آور شویم که در تطبیق و مصداق یابی برای روایات اهل البیت به هیچ وجه نباید به ظن و گمان اکتفاء کرد و بلکه تنها کلید اتصال ما به افراد حقیقی عصر ظهور یقین است، در ضمن تاویل و تفسیر شخصی از روایات نیز جایگاهی نداشته و باید بر اساس نص صریح حکم کرد، همانگونه که نباید در این تطبیق هیچ اصلی از اصول اعتقادی زیر سوال برود، باید تمام مشخصات دفعه موجود باشد و مهم تر از همه از انجایی که دشمن نیز در صدد مشابه سازی و مصادره مفهوم منحی است، باید علایم مشابه سازی را بر غیر مشابه سازی عرضه کرد، بعنوان مثال سفیانی و یمانی و خراسانی از انجایی که قابل جعل و مشابه سازی است باید بر صیحه آسمانی که اعجاز گونه است و در قران مجید نیز بدان اشاره شده است منطبق گردد.
اینکه یمانی کسی هست و یارانش چه کسانی اند و پس از خروج چه خواهد کرد در روایات به جزییات اشاره نشده است، ولی مشهور بین اصحاب امامیه چهار اصل در باره یمانی رسیده است.
- اصل اول: یمانی از محتومات است.
بإسناده عن عمر بن حنظله قال سمعت أبا عبد اللَّه ع یقول خمس علامات محتومات الیمانی و السفیانی و الصیحه و قتل النفس الزکیه و الخسف بالبیداء.[۱]
عمر بن حنظله از امام صادق شنیده است که فرمود:
پنج علامت حتمی هستند یمانی و سفیانی و صیحه و قتل نفس زکیه و خسف بیداء.
- اصل دوم: همزمانی خروج یمانی با خراسانی و سفیانی
عن الامام الباقر علیه السلام قال ” خروج السفیانی والیمانی والخراسانی فی سنه واحده فی شهر واحد، فی یوم واحد. نظام کنظام الخرز یتبع بعضه بعضا. فیکون البأس من کل وجه. ویل لمن ناواهم. ولیس فی الرایات أهدى من رایه الیمانی، هی رایه هدى، لانه یدعو إلى صاحبکم ” [۲]
امام باقر فرمود خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک روز از یک ماه از یک سال است گویی همانند دانه های تسبیح هستند که در پس همدیگر هستند پس از هر طرفی سختی آید و وای بحال آنی که با آنان مخالفت ورزند و در بین پرچم ها هدایت گر تر از پرچم یمانی نیست که پرچم هدایت است چرا که او به صاحب شما دعوت گر است.
روایت دوم:
شیخ الطائفه در کتاب الغیبه خویش از امام صادق نقل می کند که خروج، خراسانی، سفیانی و یمانی، در یک سال، یک ما ویک روز واقع خواهد شد.
عن أبی عبد الله علیه السلام قال: خروج الثلاثه: الخراسانی والسفیانی والیمانی فی سنه واحده فی شهر واحد فی یوم واحد، ولیس فیها رایه بأهدى من رایه الیمانی یهدی إلى الحق.[۳]
- اصل سوم: یمانی از یمن است.
در باره این اصل بیش از چهار روایت از سه امام معصوم در کتب معتبر شیعی رسیده است که تصریح به اهل یمن بودن یمانی دارد.
اول: روایت امیرالمومنین:
خمس من علامات القائم: الیمانی من الیمن و السفیانی و المنادی ینادی بالسماء و خسف بالبیداء و قتل نفس الزکیه
پنج نشانه از نشانه های قائم است: یمانی از یمن …… [۴]
دوم: روایت از امام باقر
عن محمّد بن مسلم الثقفی، قال: سمعت أبا جعفر علیه السّلام یقول:…. و خروج السفیانی من الشام، و الیمانی من الیمن، و خسف بالبیداء، و قتل غلام من آل محمد بین الرکن و المقام.
محمد بن مسلم ثقفی میگوید از امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود: … و خروج سفیانی از شام و یمانی از یمن….. [۵]
سوم: روایت امام صادق
از امام صادق در باره یمنی بودن یمانی سه روایت رسیده است.
الف: کور کننده چشم سفیانی از صنعاء
عن عبید بن زراره، قال: ” ذکر عند أبی عبد الله (علیه السلام) السفیانی فقال: أنی یخرج ذلک ؟ ولما یخرج کاسر عینیه بصنعاء.
از زراره نقل شده است که در باره سفیانی نزد امام صادق سخن به میان امد: امام فرمودند: او کجا خروج کرده است در حالیکه هنوز کور کننده چشمش از صنعا نیامده است.[۶]
ب: یمانی از یمن
بسند صحیح قال ابن حمران: قیل له یا ابن رسول الله متى یخرج قائمکم ؟ … واستیلاء الاشرار على الابرار، وخروج السفیانی من الشام، والیمانی من الیمن، وخسف بالبیداء، وقتل غلام من آل محمد صلى الله علیه وآله بین الرکن والمقام اسمه محمد بن الحسن ولقبه النفس الزکیه، وجاءت صیحه من السماء.
از امام صادق سوال شد که چه زمانی قائم شما خروج خواهد کرد؟ فرمودند…. زمانی که بدان بر نیکان مسلط شوند، سفیانی از شام خروج کند و یمانی از یمن و خسف در بیداء…..[۷]
ج:
عن هشام ، عن أبی عبد الله علیه‌السلام ، قال : لما خرج طالب الحق[۸] قیل لأبی عبد الله علیه‌السلام : نرجو أن یکون هذا الیمانی؟ فقال : لا ، الیمانی یوالی علیا علیه‌السلام ، وهذا یبرأ.
هشام از امام صادق نقل می کند که وقتی طالب الحق قیام نمود گفتند: امید داریم این شخص یمانی باشد؛ پس امام فرمود خیر! یمانی اهل ولایت علی(ع) است ولی این شخص بریء است.
امالی طوسی-۶۶۱
طالب الحق در (سال ۷۴۵ م) بر علیه حکومت آل امیه در یمن قیام کرد، وی از نگاه اعتقادی از رهبران اباضیه از فرق خوارج بود، ولی چون از یمن خروج کرد برخی فکر کردند او همان یمانی است.
امام نسبت به خروج یمانی از یمن تاکید دارند ولی مصداق آن را غیر از طالب الحق که دشمن علی علیه السلام است معرفی میکنند.
- اصل چهارم: پرچم او هدایتگر است
ولیس فیها رایه بأهدى من رایه الیمانی یهدی إلى الحق .
ولیس فی الرایات أهدى من رایه الیمانی، هی رایه هدى، لانه یدعو إلى صاحبکم ” [۹]
در بین پرچم ها پرچمی هدایت یافته تر از پرچم یمانی نیست.
البته مدعیان و مبلغان مدعی دروغین با استناد به این روایت شبهه عصمت یمانی را مطرح کرده اند که با توجه به دیگر روایات و صدور مثل این جملات بر دیگر افراد مشخص میشود که هیچ دلالتی بر عصمت ندارد.
زید به حق دعوت میکند وای بر کسی که یاریش نکند
در باره زید شهید روایتی رسیده است از رسول خدا (ص)
زید به حق دعوت میکند
قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله: یقتل رجل من ولدی یقال له زید: بموضع یعرف الکناسه یدعو الى الحق و یتبعه کل مؤمن.
امام صادق فرمودند اهل جهنم است کسی که فریاد اورا بشنود و یاریش نکند.
قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَیْلٌ لِمَنْ سَمِعَ وَاعِیَتَهُ[۱۰]
در ضمن زید شهید هم دعوت کننده به سمت اهل بیت یا همان صاحبکم بوده
فَإِنَّ زَیْداً کَانَ عَالِماً وَ کَانَ صَدُوقاً وَ لَمْ یَدْعُکُمْ إِلَى نَفْسِهِ إِنَّمَا دَعَاکُمْ إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ[۱۱]
رد کننده بر ابوبصیر ردکننده امامت است
۲همینطور ابی بصیر هم معصوم هست چون ابی بصیر هم ما را به سمت امر(امامت) دعوت میکنه هرکس ابی بصیر را رد کنه رسول الله را رد کرده است
عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَ رَأَیْتَ الرَّادَّ عَلَیَّ هَذَا الْأَمْرَ کَالرَّادِّ عَلَیْکُمْ فَقَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ مَنْ رَدَّ عَلَیْکَ هَذَا الْأَمْرَ فَهُوَ کَالرَّادِّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص)[۱۲]
ابی بصیر هرکس تو را رد کنه در این امر ما را رد کرده است
پس مخالفت با ابی بصیر ما را جهنمی میکند و ابی بصیر هم معصوم هست.
مخالفت با پرچم اسامه مخالفت با رسول خدا است
برخی از مسلمانان از همراهی با لشکر اسامه که در چند فرسخی بیرون مدینه اردو زده بود به بهانه‌هایی سرباز زدند. پیامبر (ص) با شنیدن خبر سرپیچی سران از همراهی با سپاه اسامه سخت خشمگین شد و به رغم بیماری شدیدش به مسجد آمد و با توبیخ و سرزنش متخلفان فرمود:
انفذوا جیش اسامه لعن الله من تخلف عنه.
سپاه اسامه را روانه کنید! خدا لعنت کند کسی را که از همراهی با آن خودداری ورزد.[۱۳]
نتیجه
نتیجه می شود یمانی و زید و.. هم به راه درست حرکت کردند و نافرمانی از آنها اشتباه هست
ولی نه یمانی و نه زید شهید و نه اسامه هیچ کدام معصوم نیستند.
حرف اخر
بین روایات و ادعای مدعی یمانی از بصره هیچ سنخیتی وجود ندارد مگر با دست زدن به تاویل و توجیه و مخالفت به مبانی اعتقادی صریحه شیعه که بدلیل تعهد به اختصار مطالب، شرح و تفصیل و شبهات طرح شده را در مقالات مفصل تری بیان خواهیم کرد.
و من الله التوفیق
اکبر بیرامی
باز نگری محمد هادی عباسی
[۱] – الوافی-ج۲-ص۴۴۴ به نقل از کافی کلینی بسند صحیح.
[۲] – البحار ج ۵۲ ص ۲۳۲
[۳] – الغیبه طوسی صفحه ۴۴۶
[۴] – عیون الحکم و المواعظ- ص۲۴۴
[۵] – کمال الدین-ص۳۳۱
[۶] – الغیبه- نعمانی-۲۷۷.
[۷] – اثبات الرجعه- ص۶۶.
[۸] – عبد الله بن یحیى بن عمرو الکندی (۷۰۹م – ۷۴۹م) کان قاضیا وإماما إباضیا فی الیمن خرج على الدوله الأمویه عام ۷۴۵ ویلقبه الإباضیه بـ الإمام طالب الحق . ولد عبد الله بن یحیى فی حضرموت عام ۷۰۹ للمیلاد، من کنده.
کان عبد الله قاضیا لإبراهیم بن جبله الکندی عامل الدوله الأمویه وکانت الدعوه الإباضیه سریه حینها فأخذ عبد الله بمراسله أئمه المذهب (لم یکن مذهبا حینها وکانوا من ضمن الخوارج) فی البصره مثل أبو عبیده مسلم بن أبی کریمهیشاورهم الخروج على الدوله الأمویه. ورد فی کتب التراث أن عبد الله قال قبل خروجه(ابن أبی الحدید شرح نهج البلاغه ج ۵ ص ١٠۶)
[۹] – البحار ج ۵۲ ص ۲۳۲
[۱۰] – عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص: ۲۴۹
[۱۱]– عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص: ۲۴۹
[۱۲] – المحاسن، ج۱، ص: ۱۸۵
[۱۳] – الملل و النحل، ج ۱، ص ۲۹.
[۱۴]– سید بن طاوس، فلاح السائل، ص ۱۷۱
